مصاحبه با خواهر شهید

در هنگام مصاحبه با خانواده ی روحانی شهید سید حسن شاهچراغ (فرزند سید عباس) خانم سیده سکینه شاهچراغ مطالب کوتاهی در خصوص برادر شهیدشان بیان نموده اند که در ادامه می آید.

-    لطفاً  اگر از شهید سید حسن مطلبی در خاطر دارید بیان نمائید.

انسان اگر کارهایش برای خدا و از روی اخلاص باشد خداوند مرگش را این چنین نیکو و زیبا قرار می‌دهد. شهید سید حسن واقعاً از روی خلوص نیّت فعالیت می‌کرد و تمام کارهایش برای خدا بود؛ خداوند هم نخواست که مرگ او مانند دیگران باشد با این که در طول زندگی چند بار تا آستانه ی مرگ رفت ولی از آن جایی که سرنوشتش شهادت بود خداوند او را حفظ کرد. به عنوان مثال در دو سالگی داخل چاهی افتاد که وقتی او را بیرون آوردند همه تصور کرده بودند که از دنیا رفته است ولی هیچ اتفاقی برایش نیفتاد. هم چنین در سن چهار سالگی به تب شدیدی مبتلا شد که چند تا از بچه‌های روستا به واسطه  ابتلای به آن از دنیا رفتند ولی او باقی ماند ونجات یافت؛ مادرم هم نذر کرده بود که سید حسن را به مشهد ببرد که مشهد رفتنش داستانی شد چون ایشان در سن بیست سالگی به شهادت رسید و به نذر عمل نشد. مادرم از این بابت خیلی غصه می خورد و می‌گفت: فرزندم نذر مشهد بود ولی او را نبردیم. تا این که بعد از 13 سال پیکرش را آوردند. اما به خواست خدا او را از مشهد شلمچه به مشهد امام رضا (علیه السلام) انتقال دادند و بعد به حسن آباد بازگرداندند که باعث شد قلب مادرم آرام بگیرد و خیالش راحت شود.

-    با تشکر از این که در مصاحبه شرکت کردید.