وصیت نامه ی شهید سید محمد تقی شاهچراغ
- توضیحات
- منتشر شده در جمعه, 16 خرداد 1393 06:37
- نوشته شده توسط مدیر
بهره مندی بسیجی شهید سید محمد تقی شاهچراغ از صفات ممتاز و برجسته ی اخلاقی موجب گردیده است که وصیت نامه ی این جوان متدین، مؤدّب و انقلابی، سندی روشن و گران بها از هدف و انگیزه ی مجاهدان راه حق و نیز چراغی فروزان و درسی ماندگار برای ره پویان صراط الهی باشد. نکته ی بسیار مهم در وصیت نامه ی این شهید ارجمند تأکید فراوان نسبت به پیروی از امام (ره) و روحانیت متعّهد می باشد که در 8 فراز و با عبارات متفاوت آمده است. لذا به جهت برجسته نمودن توصیه ی ایشان و سهولت دسترسی خوانندگان محترم، این بخش از مطالب با رنگی متفاوت مشخص گردیده است.
شایان ذکر است تاریخ نگارش وصیت نامه 1365/8/25می باشد که پنجاه و هفت روز قبل از شهادت و درآخرین مرحله ی حضور در جبهه مرقوم گردیده است.
این شهید ارجمند در فرازهایی از وصیت خویش می نویسند:
- «هدف و مقصودم از جبهه آمدنم این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت، امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم».
- با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.
---------------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحیم
«و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه»
«وصیت نامه سید محمد تقی شاهچراغی فرزند سید روح الله شاهچراغی»
حمد و ثناء معبودی را که سزاوار پرستش است و شکر می کنم او را که از روی لطف، توفیق بزرگ شهادت را که فخر اولیاء می باشد بر ما ارزانی داشت.
سلام و درود بر حضرت رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بالاخص بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر (عج) و نائب برحقش امید مستضعفان جهان خمینی عزیزم.
سلام و درود بیکران بر روح پاک شهیدان گلگون کفن و بر اُسرا بزرگوار و مفقودین عزیز و خانواده های گرانقدر ایشان.
هدف و مقصودم از جبهه آمدنم این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امّت، امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم.
من کوچک تر از آنم که پیام یا سفارش و نصیحتی به امّت حزب الله و دوستان و مردم دامغان کنم. عزیزان؛ شهداء درس ایثار و از خود گذشتگی را در مدرسه عشق و در مکتب حسینی از عباس ها و علی اکبرها و قاسم بن الحسن ها، نوجوانی که شهادت را در پیش خود از عسل شیرین تر می داند، گرفتند.
ای جوانان؛ نکند در رختخواب ذلّت بمیریدکه حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد.
ای جوانان؛ مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد. ای مادران مبادا از رفتن فرزندان تان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمّل 72 شهید را نمود.
همه مثل خاندان «وهب» جوان ها را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید. زیرا مادر «وهب» فرمود: سری را که در راه خداوند داده ام پس نمی گیرم.
برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان ها برای تسکین درد ماست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیاندازند و شما [را] از روحانیت متعهّد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابر قدرت هاست.
حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت نگه دارید. در امام بیش تر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید. اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنان که پیرو خطّ سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند؛ اما باشدکه دِماء شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیک شان کند. سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگوئید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد. با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.
پدرم، مادر ارجمندم؛ شما برای بنده زحمات بسیاری کشیدید و بنده در حقوق شما کوتاهی کردم. امیدوارم که مرا ببخشید؛ به هر حال بی نهایت از شما متشکرم که در تربیت بنده کوشا بودید. از شما می خواهم در مصیبت همانند زینب (س) صبر و استقامت کنید و مرا حلال کنید.
خواهر عزیزم؛ همچو زینب صبر و استقامت داشته باش و اگر در مرگم می خواهی گریه کنی در نهان گریه کن.
برادران عزیزم؛ از شما می خواهم که همچون سربازان امام زمان در راه اسلام قدم بردارید و پشتیبان اسلام باشید و نگذارید اسلام مورد حمله کافران قرار بگیرد.
از شما می خواهم که در نماز جماعت شرکت کنید.
از تمام خویشان وآشنایان طلب حلالیت می طلبم و از شما امّت حزب الله می خواهم که ارزش روحانیت و اشخاص مهم را بدانید.
دیگر عرضی ندارم به جز سلامتی امام امت و رزمندگان اسلام
در آخر عرض کنم که وصیّ من پدرم است
و محل دفن من در فردوس رضا باشد
و من یک ماه نماز و یک ماه روزه بدهکارم.
والسلام؛
سید محمد تقی شاهچراغ – 65/8/25
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار