شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

دست نوشته ی شهید محمد حسن واحدی - 4

بسمه تعالی

به نام خدا و به یاد خدا و برای خدا پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام به پیشگاه مقدس ولی عصر امام زمان(عج) و با درود و سلام فراوان به نائب بر حقش این یار ویاور مستضعفان و دشمن مستکبران، این نور چشم تمامی مسلمانان جهان وخار چشم تمامی مستکبران جهان ومنافقین.

برادر رزمنده سلام؛ سلام ودرود بر شما ای شجاعان و شیر دلان روز وزاهدان شب ای پاسداران قرآن وای دلیران ایران که چون آسمان سر فراز و بزرگید. شما را سپاس می گوئیم. ای شجاعان پر خروش توفنده، ای جوانانی که شهادت را گوارا و سرفرازی را در جهان آخرت می دانید. ای کسانی که جان خود را برای حراست وپاسداری از اسلام ومیهن عزیزمان در طبق اخلاص می گذارید، ای جانبازان انقلاب، ای رزمندگان عزیزی که در سنگر جبهه می رزمید تا دشمن را ازخاک عزیزمان بیرون کنید .

ای عزیزان ای رزمندگان ایران که در نبرد حق بر باطل به درجه ی رفیع شهادت می رسید ای عزیزان ما که در کربلای ایران به شهادت می رسید ما را هم نزد حسین (علیه السلام) سالار شهیدان ببرید . ای پاسداران عزیزی که خون شما بر روی شنهای داغ خوزستان می ریزد و رود کارون را با خون سرختان رنگین کرده اید این رود می رود تا پای درخت اسلام بریزد و آن را خرم تر و بارورتر سازد؛ می رود تا به پیکر اجتماع وارد شود تا خون های دیگر به جوش آید و بخروشد وظالمان را از صحنه ی گیتی محو سازد .

ای دلیرانی که با خون خود پرچم الله اکبر را به اوج پیروزی برافراشته اید .آیا دشمن نمی داند که پاسداران و رزمندگان ما با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح را برمی گیرند و می جنگند .آیا نمی دانند که با داشتن فرزندانی چنین شجاع ایران پیروز می شود ای رزمندگان و پاسداران ورزم آوران به خون پاک تان سوگند که راه پاکتان که همان راه حسین (ع) است را تا آخرین قطره ی خون خود ادامه داده وتا آخر ین نفس می جنگیم و چون شما سوی سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام) خواهیم رفت و پرچم لااله الا الله را در اوج پیروزی برافراشته نگاه [می] داریم. ما نوید می دهیم که همچنان پشت سر شما هستیم و هیچ گاه رشادت ها و دلاوری ها ی شما را از یاد نخواهیم برد.

خدمت برادر عزیزم حبیب خورزانی سلام عرض می کنم و امید وارم که حال شما خوب باشد و هیچ گونه کسالتی نداشته باشید. هرگاه از احوالات اینجانب محمد واحدی را خواسته باشید خوب هستم و به دعاگویی شما مشغول می باشم . باری عرض می شود کلیه ی بچه ها حالشان خوب است . فاطمه وربابه حالشان خوب است و به دعاگویی شما مشغول می باشند. اسماعیل و زهرا خدمت شما سلام می رسانند؛ ننه جان زهرا و عمو عبدالله با خانواده خدمت شما سلام می رسانند؛ ننه جان سکینه و دایی رضا با خانواده خدمت شما سلام می رسانند؛آقای رضا واحدی با خانواده خدمت شما سلام می رسانند؛ حسین واحدی با خانواده خدمت شما سلام می رسانند؛ همسایه استاد عبدالله با خانواده خدمت شما سلام می رسانند؛ آقای دیرباز با خانواده خدمت شما سلام می رساند.

نامه ی پر از محبت شما نیز به دست ما رسید و بعد از چند روز نامه ی پدرم آمد که خدمت شما سلام رسانده است و اینطور که او نوشته بود مثل اینکه مسلمانان به پیروزی بزرگی دست یافته اند . بار دیگر از شما به خاطر نامه ای که فرستادید تشکر می کنم. در نامه ی قبل آدرس پدرم را برای شما نوشتم. در این نامه هم آدرس او را می نویسم. دیگر عرضی ندارم جز سلامتی شما را [که] از درگاه خداوند متعال خواهانم. به امید پیروزی نهایی و رهایی قدس از دست اشغالگران صهیونیسم. از درگاه خداوند متعال پیروزی و سلامتی شما را خواهانم. والسلام            

                                                                                                                                                                                         محمد حسن واحدی - 63/11/14

                                                                                                                                      خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

خدایا خدایا رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان.

[نشانی پدر ] سوریه – دمشق، سفارت جمهوری اسلامی ایران ، صندوق پستی 24/4 ، برادر رضا واحدی بودای