دست نوشته ی شهید محمد حسن واحدی - 8
- توضیحات
- منتشر شده در چهارشنبه, 08 آذر 1391 18:30
- نوشته شده توسط مدیر
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین یا هادی إهدنا الصراط المستقیم
یارب عشق است طریق آشنایی؛
شهادت جانگداز سرور بی سر، مولای شهیدان بر شما وخانواده ی گران قدرتان تسلیت باد ومعرفت بیش از این نسبت به اهداف او روزی شما باد.
روزی که گل آدم وحوا بسرشتند بر نام حسین ابن علی گریه نوشتند
فرموده رسول خدا بر گریه کنانش و الله که این طایفه از اهل بهشتند
"سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار"
امیدوارم همواره همای سعادت بر فراز زندگی سرا پا عاشقانه وعارفانه ات به مصلحت تنها معبود عارفان و عاشقان به پرواز مشغول بوده باشد.
پس از تقدیم عرض سلام امید وارم که حالتان خوب باشد وهیچ گونه کسالتی نداشته باشید. هرگاه جویای حال اینجانب محمد واحدی را خواسته باشید بحمد الله خوب هستم و به دعا گویی شما مشغول می باشم. باری عرض می شود خدمت فاطمه و ربابه جان سلام می رسانم وامید وارم که حالشان خوب باشد خدمت پدرم و باجی وکلیه ی بچه ها (سکینه، صدیقه، مرضیه، مهدی و روح الله) سلام می رسانم. خدمت اسماعیل و عبدالحسین صانعیان با خانواده سلام می رسانم؛ خدمت حاج قربان خورزانی با خانواده سلام می رسانم؛ حبیب جان این چندمین نامه ای است که می نویسم و فقط جواب نامه های شما به دستم رسیده است و از خانه هیچ نامه ای به دست من نرسیده است. در ضمن این نامه را توسط محمود بانی برای شما می فرستم ، محمود قرار است چند روز دیگر به اینجا بیاید؛ اگر جواب آن را نوشتی به محمود بده تا بیاورد و در نامه بنویس که آیا پولی که قرار بود پدرم به شما بدهد داده است یا نه؟ دیگر چون وقت نیست و محمود عجله دارد بیشتر مزاحم شما نمی شوم. در ضمن کلیه ی برادران دامغانی خدمت شما سلام می رسانند. و السلام
محمد واحدی - 64/7/1