شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

Back شما اینجا هستید: نشرح ستارگان پرفروغ شهید محمد رضا واحدی مصاحبه ها مصاحبه با برادر شهید

مصاحبه با برادر شهید

shahidan-22مطالب ذیل توسط آقای حبیب الله واحدی برادر شهید بزرگوار محمد رضا واحدی در اردیبهشت ماه 1392 هجری شمسی مطرح گردیده است که در بردارنده ی نکاتی از زندگی این شهید والامقام مخصوصاً حادثه ای که منجر به شهادت این رزمنده ی دلاور گردیده است  می باشد.

-    مقداری از ویژگی های اخلاقی و رفتاری شهید محمد رضا بیان فرمائید.

مهمترین ویژگی اخلاقی ایشان شجاعت و دلیری بود که او را زبانزد اقوام کرده بود به طور ی که در دوران مبارزه با رژیم پهلوی با این که سن زیادی نداشت ولی شجاعانه در مبارزات علیه این خاندان فاسد شرکت می کرد درحالی که ما معمولاً نگران او بودیم.

-    لطفاً از مراحل تحصیلی و کارهایی که انجام می دادند، نکاتی را متذکر شوید.

از آن جایی که در حسن آباد مدرسه ی راهنمائی و دبیرستان نبود، محمد رضا و اخوی نوروز به تبَع بنده که درسم را در شهر به اتمام رسانده بودم به دامغان رفتند و در منزل مرحوم جهانگیرخان وثوقی در محله ی دباغان شهرستان دامغان ساکن گردیدند و درس شان را ادامه دادند و موفق شدند تحصیل شان را به اتمام برسانند. البته در کنار تحصیل و در فرصت هایی که به حسن آباد می آمدند در کار دامداری و کشاورزی  نیز به مرحوم پدرمان کمک می کردند.

-    یکی از نکاتی که علاقه مندیم  از زبان جناب عالی بشنویم، چگونگی شهادت ایشان می باشد که کمتر بازگو شده است .

محمد رضا به سبب علاقه ی زیادی که به حضور در جبهه داشت راهی منطقه شدند و 18 ماه از مدت سربازی خود را نیز در مناطق جنگی سپری کردند؛ اما متأسفانه در سفری که به عنوان مرخصی به سمت دامغان می آمدند، در یکی از خیابان های تهران، وسیله ی نقلیه ای که سوار آن بوده اند با یک دستگاه کامیون تصادف می کند و موجب مصدومیت شدید ایشان می گردد؛ مردم او را به بیمارستان منتقل می کنند ولی در بیمارستان به شهادت می رسند که به سبب شرائط خاص کشور در زمان جنگ، پیکر ایشان را به عنوان ناشناس به بهشت زهرا منتقل می کنند و در همان جا نیز دفن می نمایند.
ما هم که در دامغان منتظر آمدنش بودیم نگران شده بودیم، لذا شروع کردیم به تفحص و با پیگیری هایی که عزیزان سپاه پاسداران انجام دادند سر نخ هایی به دست آوردیم  و در ادامه  با بررسی ساک و مدارک  شان و تأیید بنده، مکان دفن مشخص گردید که با گرفتن اجازه ی نبش قبر، بدن او را پس از این که 10 روز در بهشت زهرا تهران مدفون گردیده بود به دامغان منتقل کردیم و در روستای حسن آباد به خاک سپردیم.

-    با تشکر از این که در این گفت و گو شرکت کردید.