نماز جمعه [موضوع خطبه ی اول: ولایت عدل و جور]
- توضیحات
- منتشر شده در شنبه, 31 خرداد 1393 07:18
- نوشته شده توسط مدیر
شهید حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالقاسم موسوی دامغانی [نماینده ی مجلس شورای اسلامی] خدمات خالصانه و گسترده ی خویش به مردم خونگرم شهرستان رامهرمز را پس از پیروزی انقلاب با فعالیت در سنگر نماز جمعه آغاز کرده و در مدت کوتاه حضور خویش، این جایگاه مقدّس را به پناهگاه اَمن مردم مظلوم و مستضعف آن دیار مبدّل نمودند.
آن چه در ادامه می آید خطبه های نماز جمعه ی این روحانی مجاهد و انقلابی می باشد که بر اساس قرائن موجود در تاریخ 1362/1/19 ایرادگردیده است. شایان ذکر است موضوع خطبه ی اول «ولایت عدل و ولایت جَور» می باشد.
------------------------------------- خطبه ی اول ---------------------------------------
............... با موفقیت توانستند و می توانند برنامههايي كه اضافه ی بر اداره ی حوزه برعهدهشان قرار گرفته بود انجام دادند.
در خطبه ی اول پس از ذكر تقوا پيرامون آن بحث مطالبي را عرض بكنيم.
اميرالمؤمنين(علیه الصلاۀ و السلام) - در نهجالبلاغه در خطبه ی 64 - ميفرمايد: «فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ» بندگان خدا؛ از خدا بترسيد. همهجا خدا را حاضر و ناظر بدانيد «وَ بَادِرُوا آجَالَكُمْ بِأَعْمَالِكُمْ» بكوشيد عجلههاي تان را، سرآمد عمرتان را، با عمل هاتان به استقبالش برويد. با عمل نيك و شايستهتان به استقبال مرگ و اجل برويد.
«وَ ابْتَاعُوا مَا يَبْقَى لَكُمْ بِمَا يَزُولُ عَنْكُمْ» بخريد، خريداري بكنيد بوسيله ی آن چيزي كه ابدي است؛ جاودانه است؛ هميشهبراي شما ميماند؛ با آن چيزهايي كه از دست شما رفتني هست، از دست شما ميرود، با آن چيزهايي كه از دست شما ميرود، چيزهايي را بخريد و بدست بياوريد كه ابدي هست و هميشه براي شما ميماند. با مال تان بهشت بخريد؛ با مال تان رضوان خدا و غفران خدا را بخريد؛ با جان تان زندگي در سايه ی رحمت خدا را خريداري بكنيد؛ با اين چيزهايي كه امروز در اختيارتان است و قهراً از كف شما ميرود بياييد چيزهايي كه ميماند براي شما، آن ها را بدست بياوريد.
«وَ تَرَحَّلُوا فَقَدْ جُدَّ بِكُمْ» آماده ی كوچ كردن بشويد؛ دارد اعلان ميكند فرياد ميزند ميگويد: خودتان را آماده كنيد.
«وَ كُونُوا قَوْماً صِيحَ بِهِمْ فَانْتَبَهُوا» بندگان خدا قومي باشيد كه آن ها را صداي شان زدند، خبرشان ميكنند و بِهِشان ميگويدكمرتان را ببنديد و آماده بشويد «فَانْتَبَهُوا» آن قوم بيدار ميشوند، به خود ميآيند و حركت ميكنند و ميگويند داره دير ميشود؛ دارد وقت ميگذرد. «وَ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْيَا لَيْسَتْ لَهُمْ بِدَار»ٍ مثل آن مردمي باشيد كه فهميدند دنيا مال آن ها نيست؛ دنيا براي آن ها نيست؛ جاي ديگر براي آن ها هست و بايد اين جا را رها كنند و به آنجا بروند.
اميرالمومنين ميفرمايد «فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً وَ لَمْ يَتْرُكْكُمْ سُدًى» خدا شما را بيهوده خلق نكرده؛ خدا شما را رها نكرده و بعدش ميفرمايد «وَ مَا بَيْنَ أَحَدِكُمْ وَ بَيْنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ إِلَّا الْمَوْتُ» بدانيد كه بين شماها و بهشت و بين شماها و جهنم نيست مگر مرگ. تنها چيزي كه بين شما و بهشت و جهنم حائل است و فاصله است مرگ است؛ با مرگ يا به بهشت خواهيد رفت يا به جهنم.
«فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا» خطبه خيلي عالي است؛ انشاءالله قسمت دومّش را براي خطبه ی نمازجمعه ی هفته بعد ميگذاريم. «فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا» حواس تان را جمع كنيد؛ بياييد در اين دنیا، در این زندگی چند روزه، در اين دوره ی جواني و در اين فرصتي كه خدا بِهِتان داده، تهيه ی توشه بكنيد از هميندنیا، از همين دنيا، از همين خانه، از همين بازار، از همين اداره، از همین پُست، از همين فرزند، از همين زندگي بياييد براي خودتان توشه تهيه كنيد؛ زاد و راحله تهيه كنيد. اميد است انشاءالله با رهنمودهاي ائمه ی طاهرين و رهنمودهای امام عزيزمان از نظر معنوي و از نظر تقوا و تعهّد امسال بتوانيم گام هاي بلندتري را برداريم، همه ی اقشار جامعه ی ما مرد و زن ما و بخصوص نسل جوان ما.
اما مطلب بعد؛ از امام صادق (علیه الصلاّۀ و السلام) سئوال ميكنند كه آقا معايش ما و معيشت ما، زندگي ما چگونه بايد اداره بشود؟ امام ميفرمايد: جميع معايش و جميع كارهایي كه به وسيله او بايد زندگي اداره بشود به چهار دسته تقسيم ميشود. يك: ولايت، دو: تجارت، سه: صناعت، چهارم: اجاره. و اين چهار موضوعي كه جامعه ی بشري با او سر وكار دارد و از طريق اين چهار امر بايد جامعه را اداره بكند و زندگياش را، معيشت دنیایش را بايد اداره بكند. اين، دو جهت دارد: جهت حلال و جهت حرام.
ولايت، سرپرستي، فرمانروايي، استانداري، فرمانداري، مسئوليت يك اداره را داشتن، اين دو جهت دارد: جهت حلال دارد و جهت حرام. تجارت هم همين طور است تجارت دو جهت دارد: جهت حلال و جهت حرام. صنعت: جهت حلال و جهت حرام. اجاره: حلال، حرام. امّا قسمهايي ديگر هم دارد كه انشاءالله بِهِش ميرسيم. يك قسم داريم كه صددرصد حرام است؛ از اصل حرام است. يك قسم هم داريم که از اصل مباح است؛ حلال است.
اين هفته صحبتمان برسر ولايت است. اين جا بياني از اين حديثي كه در تحفالعقول و در وسائل، وسائل الشيعه جلد ششم آمده و مرحوم آيتالله رباني شيرازي پاورقي بسيار جالبي به اين حديث شريف زدند. اين حديث را در قسمت ولايت براي برادران و خواهران اين هفته عرض ميكنم. «جَمِيعُ الْمَعَايِشِ كُلِّهَا مِنْ وُجُوهِ الْمُعَامَلَاتِ فِيمَا بَيْنَهُمْ مِمَّا يَكُونُ لَهُمْ فِيهِ الْمَكَاسِبُ أَرْبَعُ جِهَاتٍ» اين قسمتي كه عرض كردم چهار جهت دارد؛ چهارقسم است؛ يكيش ولايت است. بعد امام ميفرمايد «فَأَوَّلُ هَذِهِ الْجِهَاتِ الْأَرْبَعَةِ الْوِلَايَةُ ثُمَّ التِّجَارَةُ ثُمَّ الصِّنَاعَاتُ تَكُونُ حَلَالًا مِنْ جِهَةٍ حَرَاماً مِنْ جِهَةٍ ثُمَّ الْإِجَارَاتُ وَ الْفَرْضُ مِنَ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ فِي هَذِهِ الْمُعَامَلَاتِ الدُّخُولُ فِي جِهَاتِ الْحَلَالِ وَ الْعَمَلُ بِذَلِكَ الْحَلَالِ مِنْهَا وَ اجْتِنَابُ جِهَاتِ الْحَرَامِ مِنْهَا» ميفرمايد: خداوند چيزي كه بر برندگانش فرض كرده، چيزي كه بر بندگانش واجب كرده اين است كه در معاملات وارد حلال بشوند؛ وارد قسم حلال بشوند و عمل بكنند در اين امور در ولايت، تجارت از طريق حلال و از طريق مشروع. از جهت حرام عمل نكنند؛ از جهت حرام داخل نشوند؛ از جهت حلال وارد بشوند.
«فَإِحْدَى الْجِهَتَيْنِ مِنَ الْوِلَايَةِ وِلَايَةُ وُلَاةِ الْعَدْلِ» يك قسمت از اين دو جهتي كه براي ولايت عرض كرديم ولايت وُلاۀ عدل است. ولايت دو قسم است: ولايت حلال و ولايت حرام. قسم اول، ولايت حلال است. ولايتِ وُلاۀ حلال، ولايتِ والی هایی که براي شان ولایت، حلال است. حلالِ فرماندار باشد؛ حلالِ استاندار باشد؛ حلالِ فرمانده ی سپاه باشد؛ حلالِ شهردار باشد؛ حلالِ مسئول چه باشد؛ حلالِ امامجمعه باشد؛ حلالِ یک مسئوليتي را در يك ارگاني و نهادي داشته باشد. يك قسمت اين است. اين قسمت چگونه است؟! «الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ بِوِلَايَتِهِمْ عَلَى النَّاسِ» اين واليهايي كه ولايت شان حلال است آن هايي هستند كه خدا فرمان داده است به ولايت آن ها بر مردم؛ خدا امر كرده؛ خدا به آن ها دستور داده که شما بايد اين مسئوليت را قبول بكنيد؛ خدا بر آن ها فرض کرده، واجب كرده كه اين تكليف را بايد بپذيريد. امام هم در يك بيان شان اشاره فرمودند. فرمودند که اگر كسي بتواند كاري را انجام بدهد و مسئوليتي را بپذيرد در جمهوري اسلامي، بر او واجب است بپذيرد و اگر كسي هم نتواند انجام بدهد و از عهدهاش بيايد، حقّ ندارد بپذيرد. آدم بايد به خودش نگاه بكند، ببيند آیا ميتواند از عهده ی اين مسئوليتي كه بِهِش پيشنهاد ميكنند، بيايد، صحيح انجام بدهد، كما امرالله،آن گونه كه خدا دستور داده انجام بدهد، می تواند، كم و زياد نكند، تحريف نكند، انحراف بوجود نياورد، ميتواند انجام بدهد، بپذيرد، اگر ميبيند كه ضعيف است، نميتواند، آشنايي ندارد، با حدودش آشنايي ندارد، حقّ ندارد بپذيرد.
علي أيّ حال، امام صادق( علیه الصلاۀ و السلام) در اين جا ميفرمايد كه «وِلَايَةُ وُلَاةِ الْعَدْلِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ بِوِلَايَتِهِمْ عَلَى النَّاسِ وَ الْجِهَةُ الْأُخْرَى وِلَايَةُ وُلَاةِ الْجَوْرِ» جهت دوم ولايت وُلاتِ جور است. ولايتِ واليهايي كه بر اساس ظلم، بر اساس جور و ستم بر مردم تسلط پيدا ميكنند. قسمتِ دومّش اين است «فَوَجْهُ الْحَلَالِ مِنَ الْوِلَايَةِ وِلَايَةُ الْوَالِي الْعَادِلِ وَ وِلَايَةُ وُلَاتِهِ بِجِهَةِ مَا أَمَرَ بِهِ الْوَالِي الْعَادِلُ بِلَا زِيَادَةٍ وَ لَا نُقْصَانٍ بِجِهَةِ فَالْوِلَايَةُ لَهُ وَ الْعَمَلُ مَعَهُ وَ مَعُونَتُهُ وَ تَقْوِيَتُهُ حَلَالٌ مُحَلَّلٌ» همه ی مطلب بنده امروز در اين قسمت، اين جا هست. اگر كه ولايت، ولايت عدل شد و ولايت وُلات او هم ولايت عدل شد. در اين جا خودِ ولايت ميشود حلال؛ ولايتِ وُلات و آن كساني كه زير دست وليّ أمرند او هم ميشود حلال؛ عملِ با آن والي و كار كردن با آن والي ميشود حلال؛ تقويت آن والي و تقويت آن ولايت ميشود حلال؛ و معونه، كمك كردن به آن والي و ولايت هم ميشود حلال.
خوب توجه كنيد برادرهاي عزيز يك وقتي زمان، زمان شاه است؛ والي، والیِ جائر است؛ شاه والي است اما واليِ جائر است. تمام آن وُلاتي كه زير دست او هم هستند آن ها همه مُعينِ ظَلَمِه هستند؛ خودشان عينِ ظَلَمِه اند؛ از ظَلَمِه اند و ياور ظَلَمِه اند؛ مُعينِ جورند؛ مُعينِ ظُلم اند؛ وُلاتِ جورند؛ وُلاتِ ظُلمند؛ با آن وُلاتِ جَور و با واليِ ظلم كار كردن حرام است؛ در آن تشكيلات مهره شدن، عامل شدن، كار كردن حرام است؛ كمك به او حرام است؛ تقويت او حرام است؛ ماليات آدم بدهد به او، او را تقويت کند، در جهت او قرار بگيرد، حرام است. الان آن هايي كه با صدام دارند كار ميكنند يا مشابه صدام در منطقه دارند با فهد و ديگران كار ميكنند اين ها وُلاتِ جورند؛ كمك به شاه فهد و شاهحسين و این ها حرام است. اما يك وقت جمهورياسلامي است؛ وليِّ أمر، امام است؛ وليِّ أمر، وليِّ عادل است؛ كسي است كه خدا به او امر كرده اين مسئوليّت را قبول بكند؛ چنان چه اميرالمؤمنين (علیه الصلاۀ و السلام) در نهجالبلاغه فرمود حالا كه سه مسأله براي من پيش آمده؛ يك: شما جمع شديد دور من و ميگوييد ما كمكت ميكنيم. دوم: خداوند از علماء تعهد گرفته كه وقتي ميبيند ستمگران دارند شكمبارگي ميكنند و حقوق مردم را ميخورند و مستضعفين دارد حقوق شان پايمال ميشود در اين جا علماء ساكت ننشينند، قيام بكنند. حالا كه حجّت هست بر وجود ناصر و خدا هم پيمان گرفته، من در اين جا مسئوليت امامت را و ولايت امري را قبول ميكنم. خدا از علماء پيمان گرفته، اميرالمؤمنين، مطلق هم ميفرمايد: علماء؛ حالا علماء يك وقت حضرت موسي است، حضرت ابراهيم است، پيغمبر ما هست، يك وقت اميرالمؤمنين است، يك وقت امام امّت رهبر انقلاب و نائب امام زمان است. خدا از اين ها پيمان گرفته كه وقتی ميبينند ستمگران دارند شكمبارگي ميكنند، حقوق مستضعفين را ميبرند اين ها قيام كنند، بهپا بخيزند، مردم هم پشت سرشان هستند. امام ما بر اين اساس قيام كرده، ولايت را، مسئوليّت ولايت را قبول كرده و پشت سر امام هم رئيس جمهور، نخستوزير، فرمانده كلّ سپاه پاسداران و ديگران و ديگران تا بيايد همين جور پايين. اين ها همه والي اند. البته ولايت مثلاً اگر توی جمهورياسلامي سرپرستي، حفاظت يك انبار را هم به يك نفر بدهند كه بگويند تو اين جا بايست و از اين انبار حفاظت بكن، به يك نگهبان بگويند: آقا شما شب اين جا نگهباني بده، حفاظت بكن اين منطقه را، این مؤسسه را، او ميشود والي، منتهي واليِ آن قسمتي كه بِهِش واگذار كردند ميشود؛ او ولايت پيدا ميكند. امام واليِ عدل است. همه ی اين هايي كه در سلسه ی امام، در طول امام قرار گرفتند و والي هستند تمام اين ها در يك صورت ولايت شان، ولايت عدل مي شود. در صورتي كه چی؟ ولايت بكنند، سرپرستي بكنند، اداره ی امور بکنند بما امرالله، به آن چه كه خدا عمل كرده، به آن چه كه ولي عادل دستور ميدهد، فرمان می دهد، به آن چه كه رهبري ميگويد، به آن چه كه نظام جمهوري اسلامي كه در رأسش وليّ فقيه است، ميگويد. اگر به او عمل بكنند، كم و زياد نكنند امام صادق هم ميفرمايد. امام صادق می فرماید كه بلازيادۀ و نقصان ولايت بكند، اما كم و زياد نكند؛ سليقه ی خودش را دخالت ندهد؛ تشخيص خودش را دخالت ندهد؛ من نظرم اين است، عضو فلان گروه است، آقا يك مقدار تحصيلاتی دارد، یک مقدار مطالعاتي دارد، يك مقدار به اصطلاح ديد دارد، حالا وليّ امر كه حكم خدا را ميخواهد اجرا بكند، حكم اسلام را ميخواهد اجرا بكند، در مسائل اقتصادي بيايد سليقه ی خودش را دخالت بدهد، حقّ ندارد كم و زياد بكند؛ برنامه بِهِش می دهند، دستورالعمل بِهِش ميدهند، ميگويند اجرا بكن، ايشان اعمال سليقه بكند، حقّ ندارد؛ و يا تحريف بكند وقتي يك دستورالعملي، بخشنامهاي صادر ميشود براي يك ادارهاي، براي يك قسمتي، اين آقا در بخشنامه دست ببرد و يا اين كه نه دست نبرد، آن قسمتشكه مطابق ميلش است آن را شروع كند بال و پر بدهد و بيان بكند و برساند به مردم و در اجراش پافشاري بكند اما آن قسمتی كه مطابق ميلش نيست آن جا را پرانتز دورش بكشد و آن را اعلام نكند و براي اجرايش تلاش نكند.
اگر يك همچنين كسي بود گوارا باد بر او كارمندي جمهوري اسلامي، مسئوليت اداره ی جمهوري اسلامي و هر پُستي هم كه در جمهوري اسلامي داشته باشد، اين پُست، پُست با ارزشي هست. اگر که نظافتچي شهر هم باشد، چون نظافتچي جمهوري اسلامي است، شغلِ شريفي است، پليس است، پاسدار است، مُستَخدم يك اداره هست يا مسئول است يا رئيسجمهور است. آقاي مشكيني فرمود که اگر به من بگويند: تو برو سُوفُور جمهوري اسلامي ام بشو؛ من به سُوفُوري جمهوري اسلامي افتخار ميكنم. مباحات ميكنم. پس درآمدي كه از اين راه بدست ميآيد ميشود حلال.
حالا نظام، يك همچنين نظامي شد. برادران و خواهران خوب توجه كنند. امام ميفرمايد: تقويت این وليّ عادل ميشود واجب؛ مقوله ی اين وليّ عادل ميشود واجب. الان جمهوري اسلامي است، الان وليّ عادل است، با ولايت وليّ عادل چي ميشود؟ «أَنَّ فِي وِلَايَةِ وَالِي الْعَدْلِ وَ وُلَاتِهِ إِحْيَاءُ كُلِّ حَقٍّ وَ كُلِّ عَدْل»امام صادق ميفرمايد: اگر ولايت، ولايت عادل باشد دين زنده ميشود، حق زنده ميشود، عدالت زنده ميشود، باطل از بین می رود، فساد از بين ميرود، در یک شرايطي كه فساد و باطل از بين ميرود، حقّ زنده مي شود، عدالت زنده ميشود، اين نظام را، اين ولايت را فريضه است، واجب است كه تقويتش بكنند؛كمكش بكنند. چه جور كمكش بكنند؟ الان دولت جمهوري اسلامي است. امام بزرگوارمان به همه ی ما، به بازاريها فرمود: كمك دولت بكنيد؛ به آن كساني كه زمين دارند فرمود: شما بياييد در اين موقعيّت همكاري بكنيد با دولت، به مستضعفين برسيد. در يك بيان ديگر امام فرمود: گران فروشي و احتكار تضعيف اسلام است كه من بيان امام را در دستم دارم.
ما امروز الحمدلله رب العالمين، سال پنجم جمهوري اسلامي را داريم ميگذرانيم در حالي كه سال قبل پيروزيهاي بزرگي را در همه ی زمينهها بدست آورده بوديم. با جمعبندي كوتاهي كه آدم بكند به روشني ميبينيم كه در زمينه ی نظامي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اخلاقي، اجتماعي، پيروزيهاي عظيمي را بدست آوردیم و اين سال مسئولين ما، از امام كه رهنمود دادند، خط دادند و مسئولين ما كه رهنمود گرفتند، همه و همه اين سال را سالِ دو جهت قرار دادند.
امام عزيزمان فرمود: امسال سالي است كه بايد معنويت مردم بالا بيايد. مردم ما در جهت خودسازي، بخصوص دانشگاه و حوزه، به خصوص فرهنگيان و معلّمين و محصّلين و روحانيّت اين دو در جهت معنويت مردم تلاش بيشتري را بكنند؛ از نظر معنوي رشد بكنيم. امام فرمود: اگر براي سازندگي مملكت قدم هايي را بر می داريد، براي خودسازي بايد قدم هاي بلندتري را برداريد. دو قدم اگر براي سازندگي مملكت برميداريد، چهارقدم براي خودسازي بايد برداريد. اين يك.
دوم: امسال سال حمايت و كمك از مستعضفين است. در اين جهت، ما بياييم به عنوان مسلمان، به عنوان كساني كه قرآن را قبول داریم، اسلام را قبول داریم، پيامبر را قبول داريم، به خدا معتقديم، به فردا و بهشت و جهنم معتقديم و اين ولايت را، ولايت عدل ميدانيم و اين نظام جمهوري اسلامي را نظام الهي و عدل ميدانيم، در تقويت اين جمهوري اسلامي بكوشيم؛ كاري نكنيم كه اين جمهوري اسلامي در برابر سختيها و مشكلاتي كه دارد خداي ناكرده با گرفتاري و زحمت روبرو بشود. الحمدلله رب العالمين خود پابرهنهها، خود محرومين و مستضعفين با تحمّل همه ی مشکلات و فشارها پاي اين جمهوري اسلامي ایستاده اند و اداره اش می کنند؛ با همان درآمد کم، با همان درآمد کم، کشاورز روستایی، دامدار روستایی، كاسب جزء بازار و كارمند كم درآمد اداره، همه ی اين ها در صفّ واحد، پشت سر امام شان ايستاده اند و اين جمهوري اسلامي را نگه ميدارند. بچههاي آن ها هم در جبهه فداكاري ميكنند، جانبازي می کنند و خانوادههاي آن ها هم همان درآمد كمي كه دارند باز به جبهه اختصاص ميدهند، از گلوي خودشان و گلوي فرزندان شان ميگيرند و به جبهه و دولت كمك ميكنند.
اما يك عدّه هم، ما به اين عدّه ميگوييم كه شما بياييد از اين فرصت استفاده بكنيد، از اين چيزهايي كه خدا امروز بِهِتان داده و يا از هر طريق عليأيّ حال بدست آورديد امروز بياييد از فرصت استفاده بكنيد. اين ها را در راه جمهوري اسلامي و خدا اعطا بكنيد، بدهيد و براي خودتان آبرو، حيثيّت و شرف و اعتبار كسب بكنيد و درآخرت هم بهشت و غفران خدا. انشاءالله در خطبه ی دوم بعضي قسمتها را بِهِش اشاره ميكنيم.
الان براي مدارس، آموزش و پرورش احتياج به زمين دارد؛ بهداری برای بیمارستان این شهر احتیاج به زمین دارد که از نظر بهداری واقعاً اين شهر خيلي وضعيّتش أسفبار است؛ خیلی وضعیّت تأسّف باری را اين شهر دارد از نظر بهداری، بيمارستان، پزشك، زمين براي بيمارستان نميدهند. اين مردم، چه جور مردمي اند؟!! يك عدّه معلول ميشوند؛ دست شان را ميدهند، پاي شان را ميدهند، سه تا شهید، چهار تا شهيد ميدهند باز هم توی جبهه اند؛ پشت جبهه دارند فداكاري ميكنند؛ بعضيها چه جوري اين زمينها را بدست آوردند؟!! براي بيمارستان ميگويند: ما به قيمتي كه دولت ميخرد، نميدهيم. ما به قيمتي كه خودمان كارشناس بفرستيم قيمت كند به اين قيمت در اختيار آن ها ميگذاريم. خب نصيحت كردند، نصيحت كرديم، پيشنهاد كرديم، دعوت به خير كرديم، گفتيم: آقا بياييد از اين فرصت استفاده كنيد، بياييد از اين زمينهایي كه از هرجا بدست آورديد تا اصل 49 قانون اساسي مطرح نشده و به سراغ تان نيامدند و به حكم خدا اَزَتان نگرفتند، خودتان بيايد داوطلب بشويد، بگوييد: ما آمادهايم، حاضريم بدهيم، خب، بدهید مشكلات شهر را برطرف بكنيد. گفتيم و گوش نكردند؛ حالا انشاءالله بند 9 قانون زمين بايد به وسيله ی مسئولين اجرايي اين شهر اجرا بشود؛ مسئولين اجرايي اين شهر هر جايي كه شهر به آن قسمت توسعه پيدا ميكند بر اساس ضرورت و بر اساس حكم ثانوي، چون آقايان خودشان بر اساس حكم اوّلي حاضر نشدند زمين در اختيار مسئولين بگذارند، بر اساس حكم ثانوي، مسئولين زمين در نظر بگيرند براي آموزش و پرورش، براي بيمارستان، براي مؤسسات ديگري كه بالضّرورۀ نياز به زمين دارند، براي مستضعفيني كه 5 سال است توی اين شهر مستأجرند، زير چادر زندگي ميكنند، يا زير آسمان زندگي ميكنند، براي اين ها یک قطعهاي را در نظر بگيرند و به قيمت دولت، يك قَران هم اضافهتر نه، به قیمت دولت صاحبانش حاضر به امضا شدند فبها المراد؛ صاحبانش حاضر به امضا نشدند، مسئولين امضا كنند و بنده هم امضا ميكنم. خيلي هم شرعي است، حلال هم هست[تکبیر نمازگزاران] چون قانون از مجلس شوراي اسلامي گذشته، از تصويب شوراي نگهبان هم كه مسئوليت انطباق قوانين را با قوانين اسلام دارد گذشته، ضرورت هم هست، هیچ عذری برای این که ما به اين ها مهلت بدهيم نداريم.
و مطلب دوم به بازاريها هست كه امام باز در اين جا در رابطه با تقويت دولت و تقويت نظام جمهوري اسلامي و ولايت عدل، امام فرمود كه شما بازاريهاي محترم و بازاريهاي متديّن بياييد اين لكّه ی ننگني كه بعضيها ميخواهند به دامن تان بچسبانند اين لكّه ی ننگ را از دامن تان دور كنيد. با گران فروشي و احتكار، اسلام را تضعيف نكنيد. البته ما نميگوييم همه اين جورند. ولي پولپرستي يك چيزي است كه زود در آدم پيدا ميشود، بياييد خودتان كمر ببنديد، خودتان دست به دست هم بدهيد، بازار را يك بازار اسلامي بكنيد. مسئولين هم انشاءالله دارند تصميمهاي درستي را ميگيرند كه امسال فرصت را كمتر به اين زالوها، به اين مكندههاي خون پابرهنهها بدهند كه اين ها فرصت بكنند در اين بازارِ البته نه آشفته، بازاري كه ما به دليل جنگ و مسائل ديگر نميتوانيم درست به اين مسائل برسيم و انقلاب طبيعتاً الآن اقتضايش اين مسائل هست، اين ها سوءاستفاده ميكنند. شما، انشاءالله مسئولين هم برنامههاي درستي را براي امسال پيشبيني كردند و به اجرا ميگذارند كه يك مقدار آن ها در محدوديّت قرار بگيرند اما خود بازاريها هم بايد به سراغ شان بروند.
به هر صورت ولايت، دوگونه ولايت است. ولايت عدل و ولايت جور. اگر ولايت، ولايت عدل شد بركساني كه كارگزار اين نظام هستند كار حلال است، حقوق حلال است، اما به شرط ديگر. به شرط اين كه اين ها از كارشان نزنند، كمكاري نكنند، اشكالتراشي نكنند، جهتي كه به كارشان ميدهندآن جهت را فراموش نكنند؛ جهتِ كار، جهتِ مستضعفين است؛ حمايت مستضعفين است. آقاي خامنهاي در سخنرانيشان فرمودند بايد اين روحيه كه پولدارها وقتي وارد اداره ميشوند، زودتر كارشان راه بيفتد از بيپولها، اين روحيه بايد در ادارات اگر هست قلع و قمع بشود. اگر هست. انشاءالله كه در ادارات ما نيست. اگر در ادارات روحيه ی اين كه يك كسي كه كُتَش نو تَر است، يك كسي كه يك مقدار به اصطلاح پولدارتر است، وارد ميشود اين كارش زودتر راه بيفتد؛ اين روحيه بايد از ادارات ما و از تشكيلات جمهوري اسلامي انشاءالله برطرف بشود.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ»
«وَ الْعَصْرِ - إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ - إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»
----------------------------------------------------------------- خطبه ی دوم ---------------------------------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمین و به نستعین. الصلاۀ و السلام علی خیر خلقه أبی القاسم محمد «صلی الله علیه وآله المعصومین و لعنۀ الله علی أعدائهم اجمعین» و الصلاۀ و السلام علی مولانا امیر المؤمنین علی بن أبی طالب و الصلاۀ و السلام علی الصدیقۀ الطاهرۀ فاطمۀ الزهرا (سلام الله علیها) و الصلاۀ و السلام علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و الخلف الهادی المهدی «حججک علی عبادک صلواتک علیهم اجمعین».
و بعد؛ قال الله العظیم «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»
خداوند امر به عدالت ميكند و امر به احسان و نيكوكاري و مردمداري و خدمت به محرومان ميكند و خداوند امر به رسيدگي به خويشاوندان، به نزديكان، بالأخص محرومين از آن ها را ميفرمايد «وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» خدا از فحشا، از كارهاي زشت، روش هاي زشت، برخوردهاي زشت و حركات زشت نهي ميكند و منكر و از همه ی كارهاي ناپسند خداوند نهي ميكند. «وَ الْبَغْيِ» از ظلم، از تجاوز، از تعدّي به حقوق ديگران خداوند نهي ميكند. «يَعِظُكُمْ» خدا شما را موعظه ميكند، خدا شما را نصيحت ميكند «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» شايد شماها متذكر بشويد.
در قسمت اوّلِ خطبه ی دوم، سال 62 سالروز 12 فروردين، يومالله و روز امام امّت، عيدِ امام و عيدِ مسلمين را و زاد روز صديقه ی أطهر، فاطمه ی زهرا و امام را به پيشگاه امام زمان و نائببزرگوارش امام و شما برادران و خواهران تبريك عرض ميكنم. اميدواریم انشاءالله اين سال، سال پيروزي نهايي رزمندگان ما باشد و انشاءالله سال سقوط صدام و حزب عفلقي عراق باشد و سال به اجرا درآمدن همه ی قوانين الهي در همه ی زمينهها باشد كه امام فرمودند: از همه ی ارگان ها و نهادها، نيروهاي مسلّح، دولت، مجلس، شوراي نگهبان، قوّه ی قضائيّه، از همه انتظار دارم که امسال احكام الهي را به طور دقيق و كامل به اجرا دربياورند كه انشاءلله ما بتوانيم احكام الهي را امسال دقيقاً به اجرا در بياوريم.
مطلب دوم شهادت برادر عزيزِ شهيدمان، شهيد بينا كه از اوّل جنگ، آموزش و پرورش را رها كرد و در رابطه ی با سپاه و جبهه فداكاري و تلاش ميكرد، بخصوص خرمشهر كه رفته بوديم – پريروز- برادرها آن جا ذكر ِخير ايشان را داشتند كه مسئول امور فرهنگي سپاه خرمشهر بود در سانحه ی تصادف در انجام مأموريت به رحمت الهي پيوستند و شهيد شدند با دو فرزند دلبندشان و برادر سربازمان آقاي شهيد رفيعزاده كه خانواده محترم و صبور و مقاومي داشتند؛ هر دو خانواده. برادر شهيد صحبت كرد، شنیدید. خواهر شهید هم بِنا بود، صحبت كند كه من خبر ندارم و لكن خانواده ی صبور و مقاوم. شهادت اين عزيزان را به خانوادههاي محترم شان تبريك و تسليت عرض ميكنيم و از خدا ميخواهيم که به ما توفیق ادامه ی راه اين شهدا را مرحمت كند.
مطلب سوم؛ اين روزها در سطح مملكت همه ی مسئولين ما در رابطه ی مسأله ی حجاب بهخاطر حركت ناهنجار و زشتي كه بعضي از اين وابستگان به غرب و فرهنگ طاغوت از خودشان اول بهار و فروردين نشان دادند، ناگزير شدند که بيانیّههایی، اطلاعيّههايي و با اين قضيّه برخورد كنند. آقايان در پاريس مصاحبه كردند، آن خانمها روزِ چيچيِ رضاخان را اظهار تأسف كردند که او آمد ما را آزاد كرد، چادر از سر ما برداشت و ايران آمده اين آزادي را از ما گرفته. هم زمان با آن، حركات آن ها در خارج. بحمدلله جمهوري اسلامي ديد كه سزاوار نيست و زشت است كه از يك طرف جوان هاي ما به خاطر اسلام، پَرپَر بشوند؛ خوندل شان را روي زمين های كربلاهاي ايران بريزند؛ معلولين ما توی بيمارستانها و سراسركشور ما بدون عذر به خاطر اسلام - شهيد زنده - زندگي بكنند؛ اين ها در كمال پُررويي و وقاهت با بيشرمي، تظاهر به فساد و تظاهر به گناه بكنند. در همين مسيري كه طرف قم ميرفتيم توی جادّه ميديديم كه بعضيها با ماشينهاشان نشستند و خانمهاشان بغل شان هستند و يا بعضي از افراد همراه شان هستند توی بيابان، رفتند نشستند مثل زمان طاغوت. ناگزير ميشديم، توقف كنيم آن ها را نهي از منكر بكنيم و با بعضيهاي شان برخورد بكنيم. در اين رابطه تهران بحمدلله خيلي برخورد جالبي كردند و اين هايي كه به دستور عوامل غرب تشويق ميكردند كه اين حزب شيطان را، البته همه زن ها حزب شيطان نيستند، اين ها حزب شيطانند. اين برندهترين سلاح شيطان را، اين سمّ مهلكي كه هم خودشان را هلاك ميكند و هم نسل جوان را به تباهي ميكشاند و هلاك ميكند اين ها را دو مرتبه بريزند به خيابانها، چهره ی جمهورياسلامي را مشوّه بكنند كه برخورد جالبي كردند، بعضي از اين ها را دستگير كردند و بردند و عليأيّ حال ادب شان كردند. در خوزستان هم بعضي جاها همين بازي ها را راه انداختند. بحمدلله ماهشهر، اهواز برخوردهاي خیلی جالبي كردند. ستاد مبارزه ی با بيحجابي بعضيها راه انداختند و لازم هم بود. اما در رامهرمز، الحمدلله شما مردم حزب اللّهی و خواهرهاي مسلمان و حزباللّهي ما جوري حركت كردند كه هيچ نياز به اين كه ما يك وقت بيانیّهاي بدهيم، برخوردي بكنيم پيدا نشد. الحمدلله؛ بايد تشكر بكنيم و بنده در اين مكان مقدّس از خواهرهاي رامهرمزي واقعاً سپاسگزارم و تشكّر ميكنم.
اما يك تذكّر هم عرض ميكنم؛ خواهرهاي ما بكوشند حجاب اسلامي را بفهمند، پوشش اسلامي را بفهمند، مقام زن را در اسلام بشناسند و آگاهانه پوشش اسلامي و حجاب را بپذيرند و پيامهاي شهدا را در اين رابطه به گوش دل بشنوند. يك وقت توی ماشينهاي شان مينشينند، ميخواهند در كنار همسرشان به مسافرت بروند، فكر نكنند که چهارديواري اختياري است. توی ماشين نشستيم چهار ديواري و اختياري. آن جا ديگر خانم مثلاً آزاد است؟ نه؛ فضاي جمهورياسلامي بايد معطّر و فضاي اسلامي باشد. جوّ اسلامي بايد باشد. ما هرگز، هرگز اجازه نميدهيم در اين فضاي مقدّس جمهورياسلامي گناه علني و معصيت و فسق عَلَني از هر نوعش انجام بشود[تکبیر نمازگزاران] درِ منزلها، توی كوچهها كه مي نشينند بعضي از خانمها، يك وقتهايي ممکن است آن جا فكر كنند كوچه ی خودمان است، خانه ی خودمان است، رعايت نكنند؛ تذكر ميدهيم كه اين قسمت را رعايت بكنند و شما برادرها و خواهرها هم از آن جاها عبور ميكنيد، در جادّهها رفت و آمد ميكنيد، معذرت ميخواهم کالأموات نباشید، مثل مردهها نباشيد، زنده باشيد، اگر مُنكري را ديديد با مُنكر برخورد كنيد. همان جوركه اسلام ميگويد، اوّل نصيحت كنيد، موعظه كنيد، ارشاد كنيد، اگر نپذيرفت برخورد كنيد؛ البته برخورد عاقلانه و حدّاقلش به مسئولين مربوطه گزارش بدهيد، آن ها برخورد بكنند.
مطلب بعد؛ ما الان در شرايطي هستيم كه دشمنان مان در عين اين كه پيروزيهاي ما را به عنايات خدا در همه ی زمينهها ميبينند؛كارخانههاي ما بحمدالله با سرعت و با قدرت راهاندازي ميشود و دارد چرخش حركت ميكند؛ مزارع ما «الحمدلله رب العالمين» امسال به لطف خدا خيلي سرسبز و شاداب و انشاءالله اميدواريم که اين محصولات سالم به دست كشاورزان برسد؛ كشاورزان ما شكرگزار نعمت خدا باشند و انشاءالله اين نعمتي كه امسال دست شان ميآيد از لطف و عنايت خدا و بركت خون شهدا و نمازشب هايي كه درون سنگرها و درون این کشور خوانده ميشود و دعاي امام بدانند. توطئههاي شان را در تمام زمينهها بصورت گسترده و شتابان دارند ميريزند و ميخواهند به اجرا بگذارند؛ در خاورميانه، خاوردور آمريكا، هرجا كه هستند، داخل كشور، ميخواهند توطئه كنند. البته در داخل كشور الحمدلله یک مقدار نا اميد شدند ولي بيكار نيستند. هستند عناصري در داخل كشور شيطنت ميكنند، شايعه پخش ميكنند، تهمت ميزنند، مطالبي را ميگويند كه شماها شنيديد، مواظب باشيد فلاني وابسته ی به فلان گروه است، فلاني اِلِه کرده، فلانی بِلِه كرده، حتي مقام هاي مقدّسي كه نزديك به امام هم هستند آن ها را هم ميخواهند چهرهشان را خراب كنند، بعضيها كه خيلي سابقههاي خوبي هم دارند و گاهي وقت ها می بینی آلت دست ميشوند و شروع ميكنند به نفع دشمن، تضعيف کردن، تخريب کردن و ضربه زدن به شخصيتهايي كه خدمتگزار جمهورياسلامي هستند؛ حواس تان جمع باشد.
توطئههاي خارجي در همه ی اَشكالش؛ نظامي، صدام را دارند تجهيز می کنند، تقويت ميكنند، در تمام مرزهاي ما او حركاتش را دارد انجام ميدهد و ما بايد بدانيم [اگر] در برابر اين دشمن خونخوار نايستيم و انشاءالله به ياري خدا و فداکاری رزمندگان مان این را از پاي درنياوريم؛ اين گرگ، اين كفتار فرسوده ی پژمرده ی در حال انتظار، جان ميگيرد و دوباره باز ضرباتش را مثل روزهاي اول شروع ميكند. جوان هاي ما، برادرهاي ما بايد آماده باشند؛ كمرتان را ببنديد؛ خودتان را آماده كنيد؛ ما شهيد داديم؛ جلوي چشم مان معلول انقلاب را داریم ميبينيم اما آني كه برای ما ....... آني كه براي ما عزيز است استقرار نظام جمهورياسلامي، اين ارزش هایي كه امروز در كشور ميبينيم هركدام شان به قيمت ده هاهزار نفر شهيد به دست آمده.
سمينار بينالمللي قرائت قاريان قرآن و حفاظّ قرآن از همه ی كشورها، مسلمانهايي كه قاری قرآنند، حافظ قرآنند، بيايند اينجا سمينار چهار روزه داشته باشند، سمينار حوزه و دانشگاه، وحدت حوزه و دانشگاه، سمينار برادرهاي روحاني شيعه و سنّي، وحدت روحاني و روحاني شيعه و سنّي، و این اردوهايي كه اينطرف و آن طرف ميروند و اردوگاه هایي كه زده ميشود، اين ها همه و حركت فرهنگي در درون اين كشور شروع شده؛ به دنبال پيام امام و سخنراني امام كه در جهت معنوي بايد رشد بكنيم، ميبينيم كه يك روزي ما گفته بوديم: آقا؛ «امتحان رساله». بعضيها سر وصداي شان درآمده بوده؛ اما الحمدلله ميبينيم که كار از اين حرف ها گذشته، رساله را امتحانش را دادند؛ حالا آماده شدند مسئولين اجرايي ما كه مكتب انقلابي كه چهار استاد و شاگرد امام آن را تدريس ميكنند؛ اخلاق اسلامي، ايدئولوژي اسلامي، تاريخ اسلام و چه و چه را به عنوان داوطلب امتحان غيرحضوري،كلاس غيرحضوري و امتحان غیرحضوری از كارمندان جمهورياسلامي. بايد اين چنين باشد؛ بايد واليهاي جمهورياسلامي به ايدئولوژي اسلام آشنا باشند؛ به حدود اسلام آشنا باشند؛ به حرام و حلال اسلام آشنا باشند؛ به تاريخ اسلام آشنا باشند. يك تاريخ 2500 ساله، ما را با تاريخ كوروش و داريوش و نميدانم چه و چه آشنا كرده بودند حالا امروز توی جمهورياسلامي شما انتظار داريد که ما با تاريخ اسلام آشنا نشويم! ما با حدود اسلام حرام و حلال اسلام آشنا نشويم! كار جمهورياسلامي را انجام بدهيم اما حرام و حلالش را ندانيم! بر اساس جمهورياسلامي عمل بكنيم اما اساس و پايه ی جمهورياسلامي را باهاش آشنا نباشيم! اين جور؟! ميبينيم كه وقتي اعلام ميشود از سوي استانداري و مقامات اجرايي استان خوزستان، رامهرمز تا به حال 300 نفر كارمند داوطلب شدند كه در اين كلاس غيرحضوري شركت كنند؛ عجب دانشگاهي شده؛ راديوي سراسري پخش می کند؛ رادیوی استان پخش ميكند؛ راديوهاي استان ها پخش ميكنند؛ تلويزيون پخش ميكند؛ كلاس دانشگاه است؛ همه ميتوانند در اين دانشگاه شركت كنند. محصّلين هم ميتوانند.
براي حفظ اين جمهورياسلامي كه اين ارزش ها را، اين حجاب را، اين عفاف را و اين ارزش ها را به جامعه ی زنِ ما و جامعه ی انسانيِ ما بخشيده، براي اين بايد جان داد.
«بسم الله الرحمن الرحيم»
«والعصر"إن الانسان لفي خسر" إلا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»
خدايا امام عزيز ما را در پناه خودت حفظ بفرما، خدايا رزمندگان ما اين جان بركفاني كه در جبههها زير آفتاب، درون سنگرها، سرها وسينههاي شان را سِپَرِ دشمنان براي حفظ و حراست اسلام و كشور اسلامي قرار دادهاند، محافظت و مؤيّد و منصور و پيروزشان بگردان، خدايا توطئه ی دشمنان خارجي و داخلي ما را به خودشان برگردان، خدايا شرّ آمريكا و شوروي و عمّال شان را به خودشان برگردان، خدايا حزب عَفلَقي بعث عراق و صدام كافر را نابود بگردان، خدايا راه كربلا را به روي مردم ما و خانوادههاي شهداي ما باز بگردان، خدايا قلب امام زمان را از ما خشنود بدار، خدايا سلام ما را به پيشگاه آن حضرت ابلاغ بفرما.
در پايان بايد تشكر بكنم از آن برادرها و خواهرهایي كه در رابطه ی با كمك به جبهه فعّالانه تلاش كردند، تلاش ميكنند و كمكهاي خودشان را براي جبهه ميرسانند به مسئولين. اين جا برادرمان آقاي غلامحسين ساقي تعداد 45 جفت كفش كتاني و 40 جفت دمپائي جهت كمك به رزمندگان فرستاده 1362/1/18 مبلغ 4200 تومان توسط كاركنان اداره ی مخابرات به رزمندگان تحويل گرديد.
يك 500 تومان دیروز به بنده رسید که متوجه نشدم از كي بود؛ يك 500 تومان توسط برادرمان جناب آقاي میرزاده با يك انگشتر از يك برادر يا خواهري رسيد. قبل از اين كه مسافرت هم برويم يك كمكهايي شده بود، مبلغ 2000 تومان يكي از پدرهاي شهدا به بنده لطف كردند كه به جبهه اختصاص داده بشود؛ نام ميبرم پدر دو شهيد فريدونكوه، پدر شهيد فريدونكوه حقوق يكي از فرزندانش را اختصاص داد به جبهه و الان هم يك مبلغي آوردند كه اسلام عليه كفر يا ثارالله وابن ثاره همان طور که فرزند حضرت فاطمه ....... يك هزار تومان كمك به ارتش اسلام «من الله التوفیق» برادر عشاير شيخ خیبر حاجي زاده. خداوند از همه قبول بكند؛ انشاءالله اين كمك ها ادامه داشته باشد؛ البته کمک های زیادی شده، من باید بگویم کلّی نزديك به يك ميليون و دويست - سيصد هزار تومان تا به حال از چند ماه قبل به اين طرف برادران و خواهران به ما كمك كردند. غير از كمك هایي كه خودشان مستقيماً به حساب هاي جبهه واريز كردند يا از حقوق شان كارمندان كم شده و به حساب دولت ريخته شده، بعضی ها هم که خودشان پول هاشان را خرج کرده اند. اميدواريم انشاءالله ما توفيق خدمتگزاري به جمهورياسلامي را داشته باشيم.