شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

Back شما اینجا هستید: نشرح ستارگان پرفروغ شهید سید ابوالقاسم موسوی دامغانی [نماینده ی مجلس] خطبه ها نماز جمعه [موضوع خطبه ی اول: وظایف بندگان در ماه مبارک رمضان]

نماز جمعه [موضوع خطبه ی اول: وظایف بندگان درماه مبارک رمضان]

شهید حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالقاسم موسوی دامغانی [نماینده ی مجلس شورای اسلامی] خدمات خالصانه و گسترده ی9-15 خویش به مردم خونگرم شهرستان رامهرمز را پس از پیروزی انقلاب با فعالیت در سنگر نماز جمعه آغاز کرده و در مدت کوتاه حضور خویش، این جایگاه مقدّس را به پناهگاه اَمن مردم مظلوم و مستضعف آن دیار مبدّل نمودند.
آن چه در ادامه می آید خطبه های نماز جمعه ی این روحانی مجاهد و انقلابی می باشد که بر اساس قرائن موجود در تاریخ 1362/3/20ایراد گردیده است. شایان ذکر است موضوع خطبه ی اول «وظایف بندگان در ماه مبارک رمضان » می باشد.

 -------------------------------------------------------------- خطبه ی اول -------------------------------------------------------------

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و به نستعین. الصلاة والسلام علی خیر خلقه وأشرف بریّته حبیبنا و حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد «صلی الله علیه و آله المعصومین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین»

و بعد قال الله العظیم - أعوذ بالله من الشیطان الرجیم- «يا ايُّهَا الَّذينَ امَنُوا كُتِبَ‏ عَلَيْكُمُ‏ الصِّيامُ‏ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ‏ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» خدا را سپاس و شکرکه بار دیگر ماه مبارک و عزیز رمضان را در جمهوری اسلامی برای مردمی که جهت خودسازی و جهادِ در نفس، کمر همّت بسته اند به عنوان بزرگ ترین موهبت خودش نازل فرمود و انشاءالله در این ماه عزیز همگان توفیق بهره برداری از لحظه لحظه ها و همه ی دقایق شب ها و روزهای این ماه را داشته باشیم.

 با درود و سلام به امام امّت، امید مستضعفان جهان و ارواح پاک شهیدان و ایثارگران و جانبازان جبهه های نور علیه ظلمت و جانبازان انقلاب و خانواده های شما و خانواده های شهدا و شما برادران و خواهران حاضر در این پایگاه سیاسی عبادی نماز جمعه.

اولین خطبه ی این هفته را به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، اختصاص می دهیم به این بحث. در سوره ی بقره آیه ی 183 به بعد آیاتی است که پیرامون روزه و این تکلیف عظیم و مهمّ الهی نازل شده است. خداوند در این آیات مقدّماتی را ترتیب داده است برای این که مؤمنین را مهیّای از برای پذیرفتن و تحمّل این تکلیف بفرماید. اولاً در این آیه ی شریفه به مؤمنین خداوند ارج نهاده و اکرام فرموده و با خطاب «يا ايُّهَا الَّذينَ امَنُوا» آن ها را مخاطب فرموده؛ ای کسانی که ایمان آوردید «كُتِبَ‏ عَلَيْكُمُ‏ الصِّيامُ‏ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» ای مؤمنان بر شما روزه نوشته شده است همچنان که برگذشتگان روزه نوشته شده بود. این نکته را که خداوند می فرماید: «همچنان که بر گذشتگان نوشته شده بود» برای این است که مؤمنین در اسلام، فکر نکنند این تکلیف، تکلیف سنگینی است، تکلیف شاقّی است که خدا متوجّه آن ها فرموده. خداوند برای این که مؤمنین با سهولت و راحتی این تکلیف را بپذیرند می فرماید: گذشتگان هم مکلّف به این تکلیف بوده اند و بعد برای این که مؤمنین بدانند که روزه برای خودشان هست و ثمره ی روزه به خودشان بر می گردد می فرماید: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» بعضی ها بودند از بت پرست ها یا پیروان ادیان دیگر، عبادت که می کردند فکر می کردند که بهره ی عبادت - العیاذ بالله - به خدا بر می گردد. خداوند در قرآن کریم ریشه ی این تفکّر را زده است و ما را راهنمایی فرموده، می فرماید: بندگان من، مؤمنین، بدانید که أیُّ عِبادَةٍ کانت و أیُّ ثَمَرٍ کان لکم، بدانید که هر عبادتی از عبادات شما باشد، جهاد شما، انفاق شما، نماز شما، روزه شما، زکات شما و همه ی عبادات شما و ثمرات این عبادات به خودتان بر می گردد و همچنین اگر گناه و معصیتی و تخلّفی از اوامر و نواهی خداوند هم از شما سر بزند باز به خودتان بر می گردد. خداوند در سوره ی إسرا می فرماید «إِنْ‏ أَحْسَنْتُمْ‏ أَحْسَنْتُمْ‏ لِأَنْفُسِكُمْ‏ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» اگر احسان کردید به خودتان احسان کردید و اگر بدی کردید «فَلَها» به خودتان بر می گردد و بعد باز برای این که این فکر را خداوند تقویت بفرمایند می فرماید: خدا بی نیاز است؛ خداوند نیاز به عبادت شما، نماز شما، انفاق شما، جهاد شما ندارد؛ خدا بی نیاز است؛ این شما هستید که نیاز به این عبادات دارید «وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ‏ الْفُقَراءُ» ای بندگان خدا، ای مؤمنین، خوب توجه کنید که این شماها هستید که فقیرید؛ این شما هستید که سراسر وجودتان را فقر و نیاز و احتیاج گرفته است؛ «وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ» خدا بی نیاز است؛ خداوند بی نیاز است؛ نیاز به عبادات شما و طاعات شما و انفاق شما ندارد. خُب در این جا هم می فرماید: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» روزه بر شما واجب شده برای این که شما با تقوا بشوید. ثمره ی روزه تقوا هست؛ پرهیزگاری؛ چرا؟ خوب توجه کنید که چگونه ثمره ی روزه تقوا هست. یک ماه خداوند کریم - از اذان صبح تا مغرب شرعی - شما برادران و خواهرانِ مؤمنِ روزه دار را از آن چه که غیر ماه رمضان برای تان حلال بود منع فرموده است، شما روز ماه رمضان از مُحللّات و از آن چه که برای شما حلال بوده، خوردنی ها، نوشیدنی ها و مباشرت با همسر و مَحرَم، این ها را خداوند در روز ماه رمضان بر شما حرام کرده، اثر این که شما سی روز، سی روز مُعیّن، از ساعت مُعیّن تا ساعت مُعیّن، از این چیزهایی که حلال بوده پرهیز بکنید، چه می تواند باشد؟ریاضت یک ماهه، ممارست و تمرین یک ماهه برای تقویت ایمان، برای تقویت اراده، برای تقویت روحیه ی متعالی انسانی.

برادر و خواهر؛ اگر من و شماها بخواهیم متّصل به عالم معنویت بشویم، متّصل به عالم نور بشویم، متّصل به عالم طهارت نفس و روح بشویم راهش چیست؟ راهش این است که از مادیّت بِبُرّیم؛ از لذائذِ جسم چشم بپوشیم؛ از لذائذِ نفس دست برداریم و از لذائذ حیوانی و شهوانی خودمان را کنار بکشیم؛ راهش این است و ماه رمضان هم فلسفه اش همین است و اصلاً برای همین است. شما سی روز از حلال ها پرهیز کردید، از حلال ها پرهیز کردید،آیا شمایی که از حلال به امر خدا، به فرمان خدا پرهیز می کنید، شما انسانی نمی شوید که از حرام ها پرهیز بکنید؟ شما با طوع، با رغبت، با رضایت خودتان آمدید حلال ها را ترک کردید چون خدا فرموده. فردای ماه رمضان و همین درون ماه رمضان خداوند نواهی ای دارد، مُحرّماتی دارد، چیزهایی را بر شماها و ماها حرام کرده است، اثرش این است که به راحتی می توانیم از حرام ها دست برداریم، چشم بپوشیم و به دنبال حرام ها نرویم. می شویم یک جامعه ی طیّب، یک جامعه ی پاک، یک جامعه ی دور از معاصی و گناهان و مظالم وفحشاء و مُنکرات و بی بند و باری ها و زشتی ها و هرزگی ها و هر چه که ناپسند است و می شویم جامعه ای که اهل ایثار است،اهل احسان است،اهل انفاق است، اهل خیرخواهی و دلسوزی برای جامعه است؛ آن هم با توجه به جامعیّتی که روزه دارد.

برادران و خواهران؛ اگر فرصت بود من بعضی از روایاتی که ضبط کردم برای شما بخوانم که روزه چیست و پیغمبر و ائمه (علیهم الصلاة و السلام) درباره ی روزه چه فرموده اند، آن وقت متوجه می شوید. به دنباله ی مطلبی که عرض کردم توجه شماها رابه این قسمت جلب می کنم ما در روزه، سه روزه داریم؛ سه نوع روزه داریم؛ روزه ی عام، روزه ی خاص و روزه ی خاص الخاص.

 روزه ی عام یعنی روزه ای که همه ی روزه داران به او روزه اند؛ یعنی همه ی روزه داران او را رعایت می کنندکه اگر رعایت نکنند خودشان را اسماً روزه دار نمی دانند؛ روزه ی شکم و روزه ی دامن. روزه داران در ماه مبارک رمضان از خوردنی ها و آشامیدنی ها پرهیز می کنند و مباشرت با مَحرَم خودشان را نمی کنند؛ این را بِهِش می گویند روزه ی عام. این یک روزه است؛ گرسنگی خورده، تشنگی خورده، پانزده ساعت چیزی میل نکرده، حتی سیگاری بوده سیگار نکشیده و با مَحرَم خودش هم نزدیک نشده روز ماه رمضان؛ این روزه ی عام است.

یک روزه ای داریم روزه ی خاص؛ روزه ی خاص روزه ای است که از این مرز می گذرد و یک محدوده ی وسیع تری دارد؛ چشم روزه است،گوش روزه است، زبان روزه است، دست روزه است، پا روزه است، پوست بدن روزه است، دل روزه است، اعضا و جوارح روزه است، این یک شعاع وسیع تری است و ما روایاتی هم در این زمینه داریم که انشاءالله من روایات را بِهِش اشاره می کنم. اتفاقاً روایات ما لحن خیلی رسا و زنده ای دارد؛ می فرماید که اگر کسی دروغ بگوید، ماه رمضان دروغ به خدا، روزه اش باطل می شود؛ شما مبطلات روزه را ببینید، در مبطلات روزه یکی از چیزهایی که روزه را باطل می کند دروغ بستن به خدا و پیغمبر است، دروغ روزه را باطل می کند، غیبت باطل می کند، تهمت باطل می کند، نمیمه و نمّامی و سخن چینی باطل می کند؛ البته این بطلانی که برای غیبت و نمّامی و سخن چینی و فحش در این روایات ذکر می کند روایات دیگری هم مشابهش هست. من یک روایتی را دیدم در مَهجّة البیضاء و یک روایتی را دیدم در سفینة البحار که این روایت در هر دو جا آمده بود. پیغمبر اکرم شنید که یک زنی به کنیزش فحش داده، بعد پیغمبر فرمودکه غذا بیاورید.آن خانم را صدا زد، گفت: بیا غذا بخور؛ آقا روزه ام، چرا غذا بخورم؟! فرمود که چگونه روزه هستی در حالی که تو به کنیزت فحش دادی؟! و یا این که پیغمبر اکرم فرمود «المغتاب‏ و المستمع‏ شريكان» کسی که غیبت می کند و کسی که غیبت را می شنود این دو تا، هر دو شریک اند و غیبت روزه را باطل می کند؛ چشم باید روزه باشد،گوش باید روزه باشد، قلب باید روزه باشد، دست و پا باید روزه باشد.حالا عرض می کنم این قسمت را.

روزه ی سوم روزه ی خاص الخاص است. حالا من نمی دانم این روزه، این قِسم از روزه، أهل داشته باشد یا نه، این قسمت از روزه، کسانی از روزه داران باشند که این چنین روزه باشند، روزه ی دل، روزه ی قلب، روزه ی مغز، ماه رمضان روزه دار دلش روزه باشد، فکرش به دنبال دنیا نباشد، فکرش به دنبال پول نباشد، فکرش به دنبال غیر خدا نباشد، دلش به دنبال غیر خدا نباشد، دلش در وصل به خدا باشد و به فکر و ذکر خدا باشد، یک همچو روزه ای، این روزه ی دل است. اگر ما توانستیم روزه را در این مراتبش - به خصوص مرتبه ی عالیه اش-  بگیریم آن وقت ثمره ی روزه را می بینیم که روزه چه معجزه ای می کند و چه جامعه ای می سازد.

 اما روزه ی دوم را که خیلی ما به بحثش نیاز داریم و شما برادران و خواهران به این قِسم  از روزه - قِسم سوم هم خیلی مهمّ است که بعداً باز به تفصیل به آن اشاره می کنیم-  قسم دوم، روزه ی خاص. روزه ای که ما در محیط اجتماعی مان -  مرد و زن - باید امروز او را رعایت بکنیم، روزه ی صالحین است. در روایات دارد روزه ی خاص، روزه ی صالحین است، صالحین؛ روزه ی کسانی که خودشان را اصلاح کرده اند، خودشان را ساختند، شدند صالح. آن است؛ شش مرتبه دارد روزه ی صالحین.

اوّل: «غَضُّ البصر» اول بستنِ چشم، بستن چشم عمّا حرّم الله علیه، بستن چشم از چی؟ بستن چشم از آن چیزهایی که خداوند بر انسان حرام کرده. برادران، خواهران، جوانان، خوب توجه کنید. به خصوص برادرها و خواهرهای جوان ما توجه کنند. پیغمبر ما فرمود «النَّظِرَةُ سَهْمٌ‏ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ» نگاه، تیری است از تیرهای مسموم شیطان؛ نگاه، یک تیری است از تیرهای مسموم شیطان که شیطان شلّیک می کند؛ وقتی شما چشم تان را باز کردید به روی یک دختر جوانی، یک زن جوانی و به او خیره شدید بدانید که شیطان، تیر را رها کرده و دل شما را هدف قرار داده و دل شما را مورد اصابت تیر خودش قرار داده است. در این روایت می فرماید که چشم باید روزه باشد؛ همان طوری که چشم مرد، چشم زن هم باید روزه باشد. روز ماه رمضان، دختر جوان و زن جوان هم باید چشم شان را از اجنبی، از نامحرم، پسرعمو است، پسر دایی است، پسر خاله است، برادر شوهر است، چشمش را ببندد؛ خیره به آن ها نشود و با نظر شهوت به آن ها و با نظر هوس به آن ها نگاه نکند که او هم مبتلای به این مسئله می شود.

دوّم: روزه ی گوش؛ می فرماید که گوش باید روزه باشد؛ روزه ی گوش چه چیزی است؟ آن چیزهایی که گفتن او حرام است شنیدن او هم حرام است. برادرها و خواهرها؛ این نکته را به این صورت تا به حال من نگفته بودم، ندیده بودم به این جامعیت و زیبایی، امّا در روایت دارد؛ می فرماید: آن چه که گفتنش حرام است، شنیدنش هم حرام است؛ غیبت حرام است، شنیدنش هم حرام است؛ تهمت حرام است، شنیدنش هم حرام است؛ فحش حرام است-  فحش دادن -  شنیدن فحش هم حرام است؛ اجحاف و زورگویی - زورگویی در گفتار - مراء و جدال، جدل، بحث بیهوده و بی فایده گفتنش حرام است، شنیدنش حرام است؛ در یک کلمه آن چه که گفتنش حرام است در اسلام شنیدنش هم برای روزه دارحرام است.

سوم: روزه ی زبان؛ روزه ی زبان به چه چیزی است ؟این روزه ی زبان روشن است؛ شخص روزه دار زبانش باید روزه باشد؛ زبانش باید قفل داشته باشد، بسته باشد، همان جوری که شکمش بسته است؛ همان جوری که غذا وارد حلقوم و معده اش نمی شود، از زبانش هم نبایدگناه شنیده بشود؛ دروغ شنیده بشود، نمّامی شنیده بشود، سخن چینی شنیده بشود، غیبت و تهمت و فحش و تحقیر و توهین و ایذاء مؤمن و تمسخر شنیده بشود، نباید شنیده بشود؛ زبانش باید روزه باشد، زبان روزه دار باید روزه باشد

و بعد می فرماید که مرتبه ی چهارم: دست و پا و سایر اعضا و جوارح روزه دار هم باید روزه باشد؛  دستش روزه باشد؛ چگونه دست روزه دار روزه باشد؟ دست روزه دار به حرام دراز نشود؛ دست روزه دار به ظلم دراز نشود؛ دست روزه دار به شهادت دروغ دراز نشود؛ دست روزه دار به آن چه که حرام است، به ظلم، به تعدّی و تجاوز دراز نشود و همچنین پای او، پای او به مجلس گناه، به مجلس غیبت، به جلسه ی حرام باز نشود و سایر اعضا و جوارح او، پوست بدن او هم باید روزه باشد، دستش نباید مُماس با دست زن اجنبی بشود، پوست بدن او نباید به پوست بدنی که مُماس شدنش حرام است مُماس بشود و اصابت بکند؛ باید روزه باشد.

پنجم: روزه ی دل که گفتیم روزه ی دل چه روزه ای است. در همین رابطه می آید، چه کار بکند که دلش روزه باشد؟ برای این که دلش روزه باشد، زبانش روزه باشد، راهنمایی می کند، مشغول به ذکر الله بشود، ذکر الله بگوید، دائماً تهلیل بگوید، تسبیح بگوید، تکبیر بگوید، درود بر پیامبر و آل بفرستد و تلاوت قرآن بکند و دعا بخواند، تا خواب است که خوابست «و نومه ُعبادة» خواب روزه دار عبادت است، خواب روزه دار عبادت است. وقتی هم که بیدار است شخص روزه دار ذکر بگوید، ذکر خدا بگوید، هر جا که نشسته زیر لب مشغول باشد، تهلیل، تکبیر، تحمید، حمد و لا اله الا الله و الله اکبر و سبحان الله و سخن خیر و سخن سازنده جهت تربیت انسان ها را به زبان بیاورد.

و بعد یک جمله ای را ذکر می کند که باز من این جمله را قبلاً باهاش برخورد کرده بودم؛ این جمله هم جالب است. برادرها؛ این جمله ای که این جا می گوید مرتبه ی چهارم، این است که موقع افطار که می شود با غذای حرام افطار نکند. عجب؛ یک صبح تا غروب، شما از حلال پرهیز کردید، سراغ حلال ها نرفتید، اما غروب که می شود سر سفره ی شما غذای حرام بیاید! مال یتیم بیاید! مال فقیر و مسکین بیاید! حقّ خواهر و برادری که شریک در ارثند بیاید! کم فروشی، پولی که از طریق کم فروشی، از طریق گران فروشی، از طریق کلاه گذاری، از طریق دروغ و قَسم دروغ آمده غذا شده، سر سفره بیاید! پولی که به عنوان حقوق از طریق کم کاری، از زیرکار در رفتن سر سفره بیاید، غذا بشود، این بیاید! پولی که شما باید حق الله اَش را می دادید ندادید، حق فقرا و مساکین را می دادید ندادید، حالا اوّل افطار غذا می شود، سر سفره بیاید این بیاید! شما اول افطار با غذای حرام افطار بکنید این که اثر روزه را از بین می برد.

 ششم: حالا شما روزه بودید، خیلی نکته ی جالبی است، برادران و خواهرها به خصوص خواهرهای خانه دار که ماه رمضان همّت شان را در تهیّه ی غذاها، غذاهای رنگارنگ، غذاهای چگونه، صرف می کنند،آن ها گوش بدهند. می فرماید که مرتبه ی ششم این است که شما اوّل افطار که می شود شکم تان را از غذا پر نکنید، اگر بِنا باشد چندین ساعت غذا نخوردید یک مرتبه اوّل افطار جبران بکنید که تا فردا غروب هم به برکت افطارِ سرِ شبِ شما دیگرگرسنه نشوید، این چه روزه ایست؟ این گرسنگی نیست، این تشنگی نیست، این روزه نیست، شکم تان را پر نکنید، افطار بکنید اما به غذای کم تا حال عبادت داشته باشید؛ حال قیام در شب، قیام لیل، نمازشب، دعای سَرِ شب، دعای آخر شب، مناجات با پروردگار را داشته باشید.

 من چند تا روایت است این جا برای تان در رابطه ی با روزه می خوانم، خوب توجه کنید ببینید که در این روایات چه می فرماید.
روایت اول: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ لِأَصْحَابِهِ‏ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِشَيْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ تَبَاعَدَ الشَّيْطَانُ‏ عَنْكُمْ‏ كَمَا تَبَاعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ» امام صادق می فرماید که پیغمبر به اصحابش فرمود: من یک چیزی را به شما بگویم که اگر شما آن را بدانید و عمل کنید شیطان از شما آن چنان دور می شود که مشرق از مغرب دور شده است؟ خب؛ پیداست که شماها مایلید یک همچنین چیزی را بشناسید که شیطان از شما دور بشود. بعد اصحاب گفتند «بَلَى» یا رسول الله، مایلیم. پیغمبر فرمود: «الصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ» بدانید روزه صورت شیطان را سیاه می کند؛ روزه روی شیطان را سیاه می کند. دوم: «وَ الصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ» صدقه کمر شیطان را می شکند. سوم: «وَ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْمُوَازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ يَقْطَعُ دَابِرَهُ» محبت و دوست داشتن به خاطر خدا، شما مؤمنین را دوست بدارید و به آن ها محبت کنید به خاطر خدا و مواظبت و ممارست داشته باشید بر عمل صالح، تلاش بکنید در ماه رمضان عمل صالح انجام بدهید، همیشه عمل صالح انجام بدهید، عمل صالح آن است که شما را اصلاح می کند، آن است که جامعه تان را اصلاح می کند،آن است که خانواده تان را اصلاح می کند، فرهنگ و اقتصادتان را اصلاح می کند، مملکت تان را اصلاح می کند، عمل صالح یک همچنین چیزی است، می فرماید: دُم شیطان را قیچی می کند و چهارم: «وَ الِاسْتِغْفَارُ يَقْطَعُ وَتِينَهُ» استغفار، طلب آمرزش از خدا رگ گردن شیطان را قطع می کند، رگ حیات شیطان را می زند، عجب روایت جالبی است. هر چهار تایش در ماه رمضان هست؛ روزه در ماه رمضان هست، صدقه وقتش ماه رمضان هست، همیشه وقت صدقه هست به خصوص ماه رمضان، به خصوص وقت افطار، چه روایات جالبی در این باب داریم. یک روایت داریم می فرماید: کسی که غروب که می شود افطار می دهد، افطاریه می دهد به مسکین، به فقیر، به گرسنه، این ثوابش مثل کسی است که روز ماه رمضان روزه گرفته است و باز در روایتی دیگر داریم کسی که غروب می شود به فقرا و مساکین افطاری می دهد، انفاق می کند و لو به یک مقدار بسیار کمی، خدا می فرماید که من از گناهان او گذشتم. برای افطار، افطاریه دادن روایات زیادی داریم که انشاءالله در فرصت های دیگر می خوانیم.

وقت صدقه دادن ماه رمضان است. من در این جا از فرصت استفاده کنم، برادران و خواهرها؛ اگر در میان بستگان تان، اگر در محلّه ی خودتان، اگر در روستای خودتان، فُقرایی، خانواده های کم در آمدی هستند سعی بکنید ماه رمضان از آن ها خبر بگیرید، به آن ها برسید، مخصوصاً غروب که می شود از آن افطاری که برای خودتان تهیّه کرده اید برای آن ها که مثل آن را نمی توانند تهیّه کنند به عنوان هدیه ببرید، به عنوان هدیه -  محترمانه - بدون این که دیگران ببینند برای آن ها ببرید.

 و بعد، وقت عمل صالح ماه رمضان است. مخصوصاً در این جا عرض می کنم به برادران عزیزِکارمندمان، فرهنگیان مان، محصّلین مان، بیایید از این ماه رمضان و فرصت ماه رمضان استفاده کنید، سراغ عمل صالح بروید، خیلی ها هستند که خانه ندارند، باید برای شان خانه ساخته بشود، چه قدر زیباست، روزه دارانی چند ساعت وقت شان را بروند صرف خانه سازی از برای این ها بکنند، چهار نفر، پنج نفر، ده نفر معلّم، یک گروه بشوند، یک مقداری پول جور بکنند از خودشان، از چهار تا دوست و رفیق و قوم و خویش شان، بعد هم به بنیاد مسکن بگویند بنیاد مسکن، کدام خانواده احتیاج به یک اتاق دارد در فلان روستا، ما دسته جمعی برویم با پول خودمان، چهار پنج نفری، شراکتی یک بَنّا بگیریم،کار بکنیم، خودمان یک اتاق برایش بسازیم؛ این چقدر ارزنده است. اصلاً اسلام می خواهد کارهای مردم، مشکلات مردم با دست .................... بودجه دولت در این شرایطی که ما درگیر این همه مشکلات هستیم، توان این که این همه ویرانی ها را آباد بکند، تعمیر بکند، احداث بکند، ندارد؛ این شماها از این فرصت ها استفاده کنید غنیمت بشمارید. «الْعَمَلِ الصَّالِحِ يَقْطَعُ دَابِرَهُ» تفسیرش را بگویم برای تان. دُم شیطان را قطع می کند؛ چطور؟ اگر روزه نبودید شیطان طمع می کرد شما را به دنبال مال حرام، شما را به دنبال نوامیس مردم و عِرض مردم سوق بدهد اما با روزه شما به دنبال این ها نمی روید، روی شیطان را سیاه می کنید، سیلی به صورت شیطان می زنید، شیطان را از خودتان دور می کنید، صدقه می دهید، با صدقه چه می کنید، کمر شیطان را می شکنید، شیطان می خواهد نشان بدهد، بگوید، ببینید جمهوری اسلامی نتوانست برای فقرا کاری کند؛ شیطان بزرگ آمریکاست، عوامل او هستند، می خواهند بگویند ببینید جمهوری اسلامی نتوانست کاری بکند؛ شما می روید عمل صالح می کنید -  ببخشید - شما می روید صدقه می دهید، با صدقه نیازمندها را، نیازشان را برطرف می کنید، یک زندگی شرافتمندانه به آن ها می دهید، آن ها دست تکدّی به هیچ کدام تان دراز نمی کنند، کمر شیطان را دارید می شکنید و بعد با عمل صالح دُمش را قطع می کنید، می روید بیماری ها را با جهاد سازندگی -  این هفته هفته ی جهاد سازندگی است - چقدر زیباست و جالب است که محصّلین، معلّمین از این فرصت تابستان استفاده کنند، اوقات بیکاری شان را بروند در اختیار جهاد بگذارند، بگویند ما آماده ایم برای رضای خدا یک مقداری از وقت مان را روزانه صرف خدمات به محرومین روستایی بکنیم، حتّی حاضریم برویم دِرو بکنیم، حاضریم برویم سبزی،کمک یک کشاورز جمع بکنیم، بچینیم و وِجین بکنیم، این کارها را حاضریم ما انجام بدهیم، این عمل صالح است؛ دُم شیطان را قطع می کند. دیگر بچّه شیاطین نمی توانند در روستاها بروند سم پاشی بکنند علیه جمهوری اسلامی، علیه اسلام، نمی توانند؛آمریکا دیگر قطع امید می کند.

و مطلب آخر که عرض کردم رگ حیاتش را قطع می کند؛ چه چیزی بود؟ «وَ الِاسْتِغْفَارُ يَقْطَعُ وَتِينَهُ» استغفار رگ گردنش را قطع می کند، شما خطا کردید، شما گناه کردید، شما اشتباه کردید، یک مرتبه می آیید می نشینید، چهار قطره اشک می ریزید، می گویید: خدایا؛ چند قطره اشک می ریزید، دو رکعت نماز می خوانید، سرتان را به سجده می گذارید، می گویید: خدایا؛ غلط کردم، خدایا؛ گناه کردم، خدایا؛ جاهلم، خدایا؛ جوان بودم، نادان بودم، نمی دانستم، گناه کردم، من را ببخش، خدا می بخشد. عجب؛ شیطان می گوید که  من این همه زحمت کشیدم، او را وادار کردم، چند تا گناه بکند، یک مرتبه همه را شست، آثارش را هم از بین برد، این نیرو از کف من رفت، قطع حیات شیطان می شود. وقتش ماه رمضان است، این شب ها، ساعت افطار، سحر، وقت استغفار است. عجب فرصتی است! این یک روایت.

 روایت دوم را هم برای تان بخوانم و از این قسمت می گذرم. روایت دوم؛ علی بن عبد العزیز از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «أَ لَا أُخْبِرُكَ بِأَصْلِ‏ الْإِسْلَامِ‏ وَ فَرْعِهِ وَ ذِرْوَتِهِ وَ سَنَامِهِ» امام صادق فرمود: که به شماها اصل اسلام را بگویم؟ اساس اسلام را، فرع اسلام را و نوک پیکان اسلام را برای شما بگویم؟ گفتند: بله؛ یابن رسول الله. فرمود: اصل اسلام نماز است، فرعش زکات است، سَنام و آن نیزه و نوک نیزه و تیر اسلام، جهاد فی سبیل الله است؛ جهاد فی سبیل الله، جهاد در جبهه ها نیزه ی اسلام و نوک پیکان تیر اسلام است که به سینه و مغز دشمنان می خورد. اما، فرمود: «أَ لَا أُخْبِرُكَ بِأَبْوَابِ الْخَيْرِ» من درهای خیر را به روی شما بگشایم و معرفی بکنم؟ فرمود که «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ» روزه سپری است در برابر شما از آتش جهنم «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ» چه قدر روایات زیبایی داریم! روزه سپر آتش جهنم است و باز فرمود: «الصَّوْمُ‏ لِي‏ وَ أَنَا أَجْزِي بِهِ»‏ خدا فرموده، پیغمبر نقل می کند که خدا فرمود: روزه مالِ خود من است، روزه ی روزه داران یک عبادت ویژه است، یک عبادت خاص است، این عبادت، عبادتی است که خاصّ من انجام می شود، به من مربوط است، مالِ من است و من خودم جزای روزه هستم. دو جور معنا می کنند. یک: این که من جزای روزه هستم؛ خیلی مهم است. خدا بفرماید: جزای روزه خود من هستم یا این که خدا بفرماید: جزای روزه دار را خود من می دهم؛ این عنایت خاص است. یک وقتی می خواهند به شما جایزه بدهند؛ جایزه ای را حضرت امام می فرستد رامهرمز و می گوید: فلانی، این جایزه را به فلانی بده. یک وقت هم می فرماید: نه، به فلانی بگویید که جماران بیاید، من می خواهم با دست خودم این هدیه را تحویل او بدهم؛ مثال این است، خدا می فرماید: روزه مالِ خود من است و من خودم باید پاداش و جزای روزه ی روزه دار را بدهم. این روایتِ دوم.

 و روایت سوم را هم برای تان عرض بکنم که خیلی روایت جالبی است. این روایت، روایتی است که می فرماید: خیال نکنید روزه فقط روزه ی شکم و روزه ی شهوات است، نه؛ روزه چه چیزی است؟ این را جابر از قول امام باقر نقل می کند که امام باقر فرمود: روزه این است که شما چشم تان و گوش تان و دست تان و قلب تان روزه باشد. دو جمله ی دیگر هم می فرماید، این دو جمله خیلی جالب است. من این روایت را برای این دو جمله اش اشاره کردم. می فرماید «كَفُ‏ الْأَذَى‏ عَنِ‏ النَّاسِ» این که در ماه رمضان جلوی اذیت و آزار خودت را نسبت به مردم بگیرید، روزه دار در ماه رمضان به زیر دستانش، به مردم اذیت نکند، آزار نرساند؛ مسئولین، مردانی که زنان و کودکان تان زیر دست تان هستند و همه ی کسانی که افرادی زیر دست تان هستند در روایت دارد، می فرماید که «أَحْسِنُوا إِلَى‏ عِيَالِكُمْ‏» به عیال خودتان در ماه رمضان احسان کنید، نیکی کنید، بروید در آشپزخانه، عصری به آن ها کمک بکنید، وسط روز کمک بکنید، در خانه به آن ها کمک بکنید، اگر یک وقتی عصبانی شد، دادش بلند شد، اوقاتت تلخ نشود، به او نهیب نزنید، «أَحْسِنُوا إِلَى‏ عِيَالِكُمْ‏» به خانواده تان در ماه رمضان احسان کنید، نیکی کنید.
«وَ وَسِّعُوا عَلَيْهِمْ» می فرماید که یک خُرده، ماه رمضان وسعت بدهید به زندگی تان، غذای شان را، میوه شان را، احتیاجات شان را ماه رمضان یک خُرده بیشتر بکنید، به آن ها ماه رمضان بیشتر برسید تا خدا به شما برسد.

و این جا از فرصت استفاده کنم چند تا تذکر را در پایان عرض بکنم. تذکر این که ماه رمضان رسید، برادر ها و خواهر ها از این فرصت استفاده کنید، بازاریان محترم مراقب باشید،کارمندان ادارات در ادارات مراقب باشید، مغازه دارهایی که ماه رمضان، شما اغذیه فروشی می کنید یا نوشابه می فروشید، این اغذیه فروشی ها، سالن های غذاخوری، میهمان خانه ها، اگر این، جا دارد، مغازه های نوشابه طبق قانون باید عمل بکنند، از اذان صبح تا مغرب این ها باز نباشد و اگر بعضی جاها هم برای مسافرین مجبورند که غذا داشته باشند باید مراقب خودشان و شاگردهای شان و آشپزهای شان و این ها باشند، برای این که یک وقت نکند افرادی ازشهر بیایند به بهانه ی مسافر، آن جا یک وقت غذا بخورند. شهربانی مراقبت جدّی باید داشته باشد، ژاندارمری در روستاها باید مراقبت بکند، سپاه گشتش را باید در سطح شهر بیشتر بکند ماه رمضان، در مرتبه ی اوّل همه ی من وشما موظّفیم، مکلّفیم ارشاد بکنیم، امر به معروف و نهی از منکر بکنیم. در مرتبه ی دوم برخورد بکنیم، به این معنا که اگر دیدیم کسی علنی روزه می خورد کنار خیابان، ملأ عام، او را پلیس دستگیر بکند، به دادگاه برود و من  فکر می کنم که اگر خدایی ناکرده در این فضای جمهوری اسلامی، فضای رحمانی و معطّر جمهوری اسلامی شَرم نکند و علنی روزه بخورد این دهن کجی به خدا، به پیغمبر، به اسلام، به قرآن و مسلمین وخون شهدا کرده، باید مجازات بشود و در این جا ما توی همین مسجد، سرِ نماز، احکام الهی را در مورد این ها به اجرا می گذاریم، تعزیر و حقّ روزه خواری را در مورد آن ها اجرا می کنیم.

دوم: افرادی مسافرند، معذورند، مریضند، نمی توانند روزه بگیرند، نباید روزه بگیرند، زن بچه شیر می دهد، عذر دارد، پیرمرد است، پیرزن است، مریض است، خُب این ها معذورند، خدا این ها را معاف کرده است، اما این ها عَلَنی حقّ ندارند، اگر عَلَنی در سطح خیابان و ملأعام سیگار بکشند باز باید با ایشان برخورد بشود، ارشاد بشوند و بعد برخورد بشود. بگویند که اگر یک کسی یک دفعه روزه بخورد شلاق دارد، بار دوم تعزیر دارد، بارسوم تعزیر دارد، بار چهارم حکمش اعدام است. امیدواریم که ما ماه رمضان، برخورد با این قضایا نکنیم.

 قال رسول الله صلی الله علیه وآله و سلّم فی آخرِشعبان: «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَيْكُمْ‏ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ ...»که من این کلمه را، جمله ی آخر را، عین جمله ی رسول الله در خاطرم نبود که عرض بکنم. عرض می کنم که پیغمبر خدا فرمود: مردم ماه خدا آمد، ماه شما به سوی شما شتابان آمد، شما در ماه خدا میهمان خدا هستید، به میهمانی خدا فراخوانده شدید، خدا به شما اکرام کرده است، نَفَس تان تسبیح است، خواب تان عبادت است، عمل تان مقبول است، دعای تان مستحاب است، شماها بیایید در ماه رمضان از خدا طلب کنید که توفیق به شما بدهد برای روزه های ماه رمضان، قیام در شب ماه رمضان، تلاوت قرآن و مناجات «وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ» فرمود: با گرسنگی و تشنگی ماه رمضان به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت بیفتید.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏»

«وَ الْعَصْرِ -  إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‏ خُسْرٍ - إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»

------------------------------------------------------------ خطبه ی دوم ----------------------------------------------------------

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمین و به نستعین. الصلاۀ و السلام علی خیر خلقه ابی القاسم محمد و آله المعصومین و لعنۀ الله علی أعدائهم اجمعین. الصلاۀ و السلام علی مولانا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و فاطمۀ الزهرا (سلام الله علیها) و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و الخلف الهادی المهدی «حججک علی عبادک، صلواتک علیهم اجمعین»

درخطبه ی دوم یادآور می شویم که روز بیستم خرداد ماه سالروز شهادت آیت الله سعیدی شاگرد بزرگوار و ارزشمند امام و یار و یاور امام در غیبت حضرت امام. ایشان در قم از اساتید بزرگ و شناخته شده بودند؛ ایشان مربّی و معلّم اخلاق بودند؛ مخصوصاً ما طلّاب شمال شرقیِ ایران - خراسان و استان سمنان وگیلان و مازندران - در خدمت ایشان زیاد بودیم و حقّ بزرگی به گردن ماها داشتند. جلساتی ترتیب می دادند، جلسات درس اخلاق و درس سیاست که ما از آن ها در قم خیلی استفاده می کردیم. ایشان تهران تشریف بردند مسجد امام موسی بن جعفر،آن جا را یک پایگاه عظیم سیاسی و روشنگری نسل جوان قرار داده بودند؛ وقتی کنسرسیوم سرمایه داران آمریکا مطرح شد که قرار بود سرمایه دارهای آمریکایی مُجاز بشوند بیایند در ایران سرمایه گذاری بکنند و اقتصاد ایران را قبضه بکنند، ایشان در برابر این سیاست شوم قد علم کرد؛ اطلاعیه ای را چاپ کرد، آماده ی توزیع کرد، با نفوذی که درون درس ایشان کرده بود ساواک، لو رفت، ایشان را دستگیر کردند، ظرف یک هفته این آیت الله بزرگوار که حضرت امام نامه های زیادی به ایشان نوشتند و از ایشان اظهار رضایت و قدردانی فرمودند، ایشان را، دعا برای شان فرمودند که توحید، ارشاد و حراست از دیانت را داشته باشند، ظرف هفت روز زیر شکنجه ی ساواک جهنمیِ شاه، شربت شهادت می نوشند و مثل دیشب مظلومانه ایشان را در وادی السلام قم به خاک سپردند در تاریکی شب که البته خون این شهید مظلوم همانند موسی بن جعفر در قم جوشش به وجود آورد که فردای آن روز مثل همین امروز صبح بود که من خودم شاهد بودم طلاب آن چنان به خیابان ها ریختند که نتوانستند کنترل کنند آن ها را، مردم را، رفتند کنار مزار آیت الله سعیدی، جمعیّت چند هزار نفری آن جا، مظلومیت ایشان و زندگینامه ی ایشان را سر قبرش بیان کردند؛ رژیم را رسوا کردند و افشا کردند. یادش گرامی و راه این بزرگان پر رهرو.

و باز بگویم هفته ای که در پیش داریم هفته ی جهاد سازندگی هست؛ جهاد سازندگی پس از انقلاب خدمات بسیار ارزنده و بزرگی را انجام داده است؛ به روستاها روشنایی برده، مایه ی حیات برده، راه برده، امکانات کشاورزی و اشتغال برده و سایر خدمات را به روستاها برده، روستایی ها را از شرق و غرب ناامید کرده و به جمهوری اسلامی دلبند و امیدوار کرده، خدمات بزرگی را انجام داده، باید از جهاد سازندگی تقدیرکرد، تشکر کرد و به عنوان یک نهادی که این نهاد یک رکن انقلاب است او را شناخت و ارج گذاشت و فردا روز مراسمش از شما دعوت می کنیم که انشاءالله روز رژه ی اولین روز هفته ی جهاد سازندگی شما دعوت می شوید شرکت بفرمایید برای تشویق جهادگران و باز هم تأکید می کنم معلّمین و محصّلین از فرصت تابستان برای همکاری با جهاد استفاده کنند.

سوم: برادران و خواهران؛ ما نه تنها در ایران مسئولیت داریم از اسلام و جمهوری اسلامی حراست بکنیم بلکه ما در برابر مسلمین جهان امروز تکلیف داریم و مسئولیت داریم. آقاجان؛ 15 خرداد 42 را به یاد بیاورید و 20 سال فشار اسرائیل و آمریکا را در این کشور که ژاندارم منطقه کرده بودند ایران را و امروز به آفریقای جنوبی بنگرید، به اسرائیل، به عراق، به مصر، به عربستان سعودی که این ها را دارد آمریکا پایگاه خودش درست می کند و کرده است. آفریقای جنوبی -  در دل آفریقا -  در میان آن مردم محروم به پشتیبانی آمریکا یک اقلّیت معدودی دارند بر سر سیاهان مسلمان گرسنه و محروم چه می آورند که اگر آمریکا حمایت نمی کرد از آفریقا، که اگرآمریکا حمایت نمی کرد از اسرائیل، که اگر آمریکا حمایت نمی کرد از رژیم سعودی و صدام و این ها که در رأس حکومت ها هستند شما می دیدید که ملّت ها ظرف چند دقیقه چه جوری این ها را ساقط می کردند. ما امروز در برابر آن ملّت های محروم، مسئولیت داریم. باید آمریکا را افشا کنیم؛ باید آن ها را بیدار کنیم و به یاری آن ها به پا بخیزیم و قیام کنیم. این یک نکته ی قابل توجهی است.

 و مطلب بعد که باید برای شما عرض بکنم راجع به مسائل سیاسی روز که مربوط به خودمان می شود. این روزها شرق و غرب دو نوع تبلیغات دارند؛ مخصوصاً این روزها شرق شروع کرده مفصّل دارد می گوید: ایران به دامن غرب دارد می غلطد و دارد اظهار تمایل نشان می دهد به غرب و اخیراً آمریکا برای ایران اسلحه فرستاده است؛ این که می بینید ایران در برابر صدام می تواند مقاومت بکند به خاطر آن اسلحه هایی است که آمریکا برای شان فرستاده است. دیروز می گفتند: اسرائیل می فرستد؛آن روز آمریکا می گفت: شوروی دارد به جمهوری اسلامی کمک می کند و اسلحه می فرستد؛ امروز شوروی می گوید: آمریکا دارد برای جمهوری اسلامی اسلحه می فرستد. حواس تان را جمع بکنید.

در یک طرف دیگر هم صدام می آید اول ماه رمضان مثل دو تا ماه رمضانی که گذشت یک نامه می نویسد؛ یک بیانیّه می دهد و می گوید آتش بس موقّت در خلیج فارس، در بنادر، آتش بس موقت یک ماهه. چرا صدام؟ آتش بس یک ماهه برای چه؟! ماه رمضان است؛ برای این که مردم عبادت بکنند؛ رزمندگان روزه بگیرند. از کی تا به حال این  قدر مسلمان شدید؟! شما که دلت می خواهد مسلمان ها روزه بگیرند، ماه حرام به ما حمله کردی؛ در ماه حرام به شهر های ما حمله کردی؛ زنان و کودکان ما را آواره کردی؛ خانه های ما را خراب کردی؛ حالا امروز که در حال احتضار به سر می بری هر روز یک بهانه ای را درست میکنی. یک روز اعلام آتش بس می دهی؛ چگونه از سازمان بین الملل می خواهی که نیرو بیاورند در منطقه، سر مرزها، بین ایران و عراق. یک روز هم می گویی آتش بس موقّت. مردم ما بیدارند، هوشیارند، بازی این شیطنت ها را نمی خورند. می دانند که آتش بس موقّت برای این است که شما بَنادِرت باز بشود، شما از دهانه ی تنگه ی هرمز بتوانی راحت کشتی های تانک و اسلحه ات را وارد بکنی، خودت را تجهیز کنی، یک بار دیگر به جمهوری اسلامی هجوم بیاوری. جوان های ما، رزمندگان ما، سلحشوران ما، چنین فرصتی را به تو هرگز نخواهند داد. [تکبیر نمازگزاران]

و در این جا عرض کنم که ماه رمضان ماهی است که اوّلین نهضت اسلام یعنی جنگ  بدر آغاز شد. جنگ بدر در هفدهم ماه رمضان اتفاق افتاد و ما به یمن و برکت اوّلین جنگ صدر اسلام -  بدر -  از رزمندگان مان این انتظار را داریم که انشاءالله قلّه ی پیروزی را در ماه رمضان بدست بیاورند، کسب بکنند و انشاءالله آخرین ضربه ی کاری را بتوانند در این ماه رمضان و با استفاده ی از ماه مبارک رمضان بر دشمن وارد بکنند.

آخرین نکته این است که برادران مان یادداشتی را به من دادند؛ امتحان غیر حضوری کارکنان ادارات و سازمان ها و نهادها در این هفته انجام می شود. از برادران و خواهران کارمند که یک همچنین فرصت خوبی نصیب شان شده است که بتوانند خودشان را آزمایش کنند، امتحان کنند که از ایدئولوژی و احکام و اخلاق اسلامی چقدر اطّلاع دارند که البته این هیچ گونه نقشی برای آینده ی آن ها ندارد؛ نه آن ها را پایین می آورد، نه آن ها را بالا می برد، فقط یک وسیله ای است برای این که به خود بیایند و یک مقدار حرکت بکنند و اطّلاعات دینی شان را تقویت بکنند. این امتحان برگزار می شود، انتظار داریم که برادران و خواهران ما استقبال گرم و پر شوری داشته باشند و باز اشاره  بکنم که امور تربیتی کلاس های حدود 18 پایگاه در شهر و روستاها برای محصّلین که تابستان سرگردان نباشند باز می کند؛ انتظار داریم از خانواده ها بچه های شان را بفرستند که از این فرصت حداکثر استفاده را بکنند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏

«إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ -  وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في‏ دينِ اللَّهِ أَفْواجاً -  فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً»

پروردگارا؛ به محمد و آل محمد، امام عزیزمان را تا ظهور امام زمان حفظ بفرما.
خدایا؛ سلحشوران جمهوری اسلامی را به پیروزی نهایی برسان.
خدایا؛ به محمد و آل سوگندت می دهیم ارواح شهیدان مان را با شهدای کربلا محشور بدار.
در این ماه صیام، ماه خودسازی، ماه جهاد با نفس، ماه تقوا، ماه احسان و خیرخواهی و صله ی ارحام و دیدار از خانواده های شهیدان و جانبازان انقلاب و ماه استغفار و توبه و ماه مناجات با حضرتت، توفیق تلاوت قرآن و مناجات و طاعات و عبادات را در این ماه به ما مرحمت بفرما.
خدایا؛ خدایا؛ اگر تا به حال لغزش ها و گناهان و خطا های ما را نبخشوده ای در این ساعت که به استقبال ماه رمضان می رویم همه ی لغزش ها و خطاهای ما را به بزرگی خودت ببخش.
خدایا؛ ماها را از یاوران امام زمان قرار بده.
از پیروان امام امت و ادامه دهندگان راه شهیدان قرار بده.
خدایا؛ در ظهور امام زمان تعجیل بفرما.

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته