شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

مصاحبه با خانم ربابه آزرم [فرزند شهید]

متن ذیل گفت و گویی کوتاه با خانم ربابه آزرم فرزند شهید آزرم می‌باشد که به بیان خاطره‌ای از روحانی شهید حجت الاسلام و المسلمینshahidan- 01 موسوی دامغانی پرداخته‌اند. شایان ذکر است این مصاحبه پس از تنظیم و پاره‌ای تغییرات تقدیم خوانندگان محترم می‌گردد.

-    لطفاً ضمن معرّفی، اگر خاطره‌ای از شهید موسوی دامغانی دارید بیان نمایید.

اینجانب ربابه آزرم، متولّد سال 1352 هجری شمسی می باشم. تنها مطلبی که از شهید موسوی دامغانی به خاطر دارم این است که بعد از شهادت پدرم -  با وجود این که منزل ما در روستا قرار داشت - به خانه ی ما می آمدند و ما را که خیلی هم کوچک بودیم مورد نوازش و محبّت خودشان قرار می دادند؛ حتّی یادم هست به من می گفتند: زهرا خانم.

شاید همین امر هم باعث شده بود که پدربزرگم [پدر شهید] به ایشان علاقه ی زیادی داشته باشد به گونه ای که بعد از شهادت آقای دامغانی خودشان را به مراسمی که در قم برگزار می شد رساندند و در آن شرکت کردند. آقای دامغانی واقعاً خوب بودند؛ به نظرم شهر رامهرمز دیگر نماینده ای مثل ایشان به خود ندیده است.

-    با تشکّر از این که این مطلب را نقل نمودید.