شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

نماز جمعه [موضوع خطبه ی اول: توطئه های داخلی و خارجی دشمنان علیه انقلاب اسلامی]

9-2

شهید حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالقاسم موسوی دامغانی [نماینده ی مجلس شورای اسلامی] خدمات خالصانه و گسترده ی خویش به مردم خونگرم شهرستان رامهرمز را پس از پیروزی انقلاب با فعالیت در سنگر نماز جمعه آغاز کرده و در مدت کوتاه حضور خویش، این جایگاه مقدّس را به پناهگاه اَمن مردم مظلوم و مستضعف آن دیار مبدّل نمودند.
آن چه در ادامه می آید خطبه های نماز جمعه ی این روحانی مجاهد و انقلابی می باشد که بر اساس قرائن موجود [هم چون زمان درج شده بر روی نوار و نیز شهیدان عزیزی که اسامی مبارک شان در اثناء خطبه ی اول مطرح شده است] در تاریخ 1360/6/20 ایراد گردیده است. شایان ذکر است موضوع خطبه ی اول «توطئه های دشمنان داخلی و خارجی علیه انقلاب اسلامی» می باشد.

---------------------------------------------------- خطبه ی اول ------------------------------------------------------

السلام علیکم و رحمۀ الله و برکاته

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین، قاصِم الجبارین، مُبیرِ الظالمین، مُدرِکِ الهاربین و مُعزِّ المؤمنین. الصلاۀ و السلام علی العبد المُؤیَّد، الرَّسولِ المُسَدَّد أبی القاسم المصطفی محمد صلی الله علیه و آله المعصومین و لعنۀ الله علی أعدائهم اجمعین.
و بعد قال اللهُ العظیم: - أعوذ بالله من الشیطان الرجیم- «إِنْ‏ تَمْسَسْكُمْ‏ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ»  
با درود و سلام به پيشگاه رهبر كبير انقلاب‌اسلامي و با درود و سلام به همه ی شهيدان تاريخ پربار اسلام و تاريخ سرنوشت‌ساز انقلاب ‌اسلامي ما و با درود و سلام به شهدای 17شهريور و مرحوم شهيد آيت‌الله طالقاني و با درود و سلام بر همه ی رزمندگان شجاع و قهرماني كه حماسه مي‌آفرينند و رعب و ترس در دل همه ی اهريمنان قرن ما پديد مي‌آورند.

 برادران و خواهران؛ اي نمازگزاران كه شما در اين سنگر وحدت و پايگاه عظيم عبادي سياسي نمازجمعه گرد آمده‌ايد؛ اي برادران و خواهراني كه با آگاهي و شعور در اين مقطع حساسِ از زمان مان چنين اجتماعاتي را هر چه پر شورتر وبا شكوه‌تر براي كوري و يأس دشمنان انقلاب ‌اسلامي برگزار مي‌كنيد نظر شما را به ترجمه ی اين آيه و مطالبي پيرامون اين آيه ی كريمه جلب مي‌كنم. آيه ی صد و بیست از سوره ی سوم قرآن. خداوند كريم مي‌فرمايد: «إِنْ‏ تَمْسَسْكُمْ‏ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ » مؤمنين، مسلمان ‌ها اگر به شما خيري برسد، اگر به شما نعمتي برسد و حسنه ‌اي برسد؛ شما ها به پيروزي ‌اي نائل بشويد دشمنان شما عصباني مي‌شوند؛ ناراحت مي‌شوند؛ افسرده مي‌شوند؛ کینه مي‌كنند؛ عليه شما نقشه مي‌كشند و براي ضربه ‌زدن به شما توطئه مي‌كنند «وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها» اما اگر خداي ‌ناكرده آسيبي به شما وارد شود ضربه ‌اي به‌شما بخورد «يَفْرَحُوا بِها» دشمنان شما، منافقين، كفّار، ستون پنجم شاد مي‌شود. در اين چند سال پس از پيروزي انقلاب، كاملاً براي برادران و خواهران روشن شده كه چگونه دشمنان قسم‌خورده ی  ما ، دشمنان بين‌المللي و غارت‌گر جهاني ما از پيروزي هاي ما به خشم آمده ‌اند. خواب از چشمان شان رفته، شب و روز در حال برنامه‌ريزي و توطئه‌چيدن عليه انقلاب ‌اسلامي ما به ‌سر مي‌برند. آمريكاي جنايت كار، اسرائيل و همه ی عوامل آمريكا، شوروي و همه ی عوامل شوروي، از انقلاب‌اسلامي ما و اين پيروزي هايي كه هر روز به دست مي‌آورد سخت خشمگين و عصباني هستند و ناراحتند. آن ها هرگز فكر نمي‌كردند در ايران يك نيرويي باشد كه اين نيرو آن چنان پايگاه مردمي نيرومندي داشته باشد كه بتواند پس از سقوط شاه اين مملكت را حفظ كند و ثبات اين مملكت را حفظ بكند منافقين كه در رأس آن ها بني‌صدر و رجبي و ديگران بودند خواب هایي ديده بودند كه پس از پيروزي انقلاب برنده مایيم. رهبر انقلاب، روحانيون، برنامه ندارند؛ بي ‌برنامه‌اند و چون برنامه ندارند پس از اين كه شاه ساقط شد و كنار رفت ما به ميدان مي‌آئيم. برنامه داريم؛ تشكيلات داريم؛ زمام امور مملكتي ايران را بدست مي‌گيريم. آمريكا هم به همين خواب هاي خيالي ای كه آن ها ديده بودند باور كرده بود و فكر مي‌كرد آن چنان است كه آن ها تصوركرده‌اند. پس از پيروزي انقلاب، مملكت به ‌دست اين منافقين و غرب ‌زده‌ها يا شرق ‌زده‌ها؛ به دامن غرب يا شرق يا به دامن هر دو خواهد افتاد. اما همين‌كه به لطف خدا انقلاب ‌اسلامي ‌مان در 22 بهمن پيروز شد امام، رهبري را در اين كشور قاطعانه به‌دست گرفت، يك ‌مقدار آمريكا باورش آمد در اين كشور انقلابي شده و رهبران اين انقلاب نيرومندند و پايگاه عظيم مردمي دارند اما هنوز زمينه ی اميد براي آمريكا در اين كشور فراهم بود. دولت موقّت، كه مهره‌هايي از سازمان سيا در دولت موقت نفوذ كرده بودند مايه ی اميد آمريكا بود. مايه ی اميد همدستان آمريكا بود. رفته‌رفته اين ملتي كه امام مان هميشه روي اين ملت تأكيد دارد و امام مان همه ی پيروزي ‌ها را مرهون آگاهي و قاطعيّت و همّت اين ملت مي‌داند و هدايت و پشتيباني و نصرت خدا، جوان هاي روشن و بيدار ما وقتي ديدند عوامل آمريكا مي‌خواهند انقلاب پيروز ما را منحرف كنند و بيندازند به دامن آمريكا با تسخير لانه‌جاسوسي آمريكا را در آن مرحله مأيوس كردند. يك مرحله پس از پيروزي انقلاب به ‌سوي بريدن دست آمريكا و قطع منافع آمريكا از اين سرزمين پيش رفتيم و رفته‌رفته با روي كار آوردن بني‌صدر كه بعضي ‌ها آن روزها فكر مي‌كردند بني‌صدر مورد تأئید امام است و امام بِهِش رأي داده و خيلي‌ها مي‌گفتند كه امام بِهِش رأي داده؛ روحانيت آگاه، اساتيد قم، آيت‌الله مشكيني و ديگر اساتيد نمي‌توانستند با صراحت آن چنان كه بني‌صدر را شناخته بودند به مردم معرفي كنند ولي در عين حال براي اين كه در تاريخ ثبت شود و نسل‌هاي آينده بدانند روحانيت در هيچ مرحله ‌اي از مراحل اين انقلاب از وظيفه ی خودش و آن چه كه تشخيص داده كوتاهي نكرده، گفته و به مردم ابلاغ كرده و وظيفه‌اش را انجام داده، اساتيد قم گفتند: ما به بني ‌صدر اعتماد نداريم. اما تبليغات وسيع، بودجه‌هاي كلان، زرنگي‌هاي غربي كه پس از ورودش به ايران به كار برده شد سبب شد بني‌صدر به عنوان رئيس‌جمهور و به عنوان دومين پايگاه و زمينه براي آمريكا در اين كشور به وجود بيايد. اين امام بت‌كشن، اين امام آگاه و بيدار و صبور و بردبار، بني‌صدر را از همان روز اول شناخت. دليلش اين است كه وقتي خواست حكم بني ‌صدر را تنفيذ بكند براي رياست‌جمهوري او را از حبّ رياست برحذر داشت و از اين كه نكند مغرور بشود و آيت ‌الله منتظري در آن پيامي كه داد دو قطعه ی از نهج‌البلاغه را برای بني‌صدر نشان داد كه به بني‌صدر اعتماد ندارم. امام در طول اين چند ماه ضمن سخنراني‌هاي مكرر كه گهگاهي ما تعجب مي‌كرديم امام هر روز سخنراني مي‌كرد و با كنايه و اشاره مردم ما را در جريان انحرافي كه به وسيله  ی بني‌صدر دارد پديد مي‌آيد قرار مي‌دهد. امام خورده خورده هر چه افراد علاقه‌شان به انقلاب بيشتر بود خالص ‌تر بودند ايمان شان به رهبري بيشتر بود اعتماد شان به رهبري بيشتر بود زودتر فهميدند مسائل را، مطالب را، تا خورده خورده همه ی ملت آگاه شدند. يك مرتبه همان مردمي كه رأي دادند ريختند اين مرحله هم آمريكا را مأيوس كردند و در اين مرحله آمريكا ديد كه باز پايگاهش در ايران ويران شد؛ از بين رفت[تکبیر نمازگزاران]. اين ها حسنه‌هايي بود كه به ما مي‌رسيد و دشمن ما را سخت عصباني و خشمگين مي‌كرد و عليه ی ما مصمّم مي‌كرد. خب بني‌صدر سقوط كرد و عوامل بني‌صدر سقوط كردند اما، نه آمريكا دست از شيطنت و توطئه برمي‌دارد و نه ضربه‌خورده‌ها و سيلي ‌خورده‌هايي كه اين ملت آن ها را به بيرون از این كشور انداخته، دست از خرابكاري و شيطنت برمي ‌دارند. اين ها شب و روز نقشه دارند و نقشه مي‌كشند كه به ما ضربه بزنند. عوامل خودشان را نفوذ دادند در مهم‌ّ ترين پايگاه‌هاي كشور ما، مؤسّسات مملكتي ما، دفتر حزب جمهوري‌اسلامي، نخست‌وزيري، دادستاني انقلاب و شايد در ديگر مؤسّسات هم نفوذ داده باشند. ضربه‌هايي به ما زدند؛ بزرگاني را از ما گرفتند؛ براي ما و براي انقلاب مان سنگين بود و آن ها با آن ضربه ‌هايي كه وارد كردند تصور كردند كه ديگر انقلاب اسلامي فلج مي‌شود و به زانو در مي‌آيد و پس از اين ضربه ‌ها آن ها مي‌توانند برگردند. مي‌گفتند: اصلاً  ايران را بهشتي مي‌گرداند؛ همه كاره ی انقلاب بهشتي است؛ مي‌گفتند: رجايي رئيس‌جمهور است و باهنر نخست‌وزير؛ هر دو، دو مهره و دو شخصيت فعّال و كاري و مؤثرند در انقلاب، كه با از بين رفتن اين ها انقلاب فرو مي ريزد و سقوط مي‌كند و با هر ضربه ‌اي كه وارد كردند آن جا شروع كردند به شادي کردن و خوشحالي كردن «إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها» اما دنبالش خدا چي مي‌فرمايد؟‌«إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ‏ كَيْدُهُمْ شَيْئاً». اگر شما صبر بكنيد؛ صابر باشيد؛ مقاوم باشید؛ استقامت به‌خرج بدهيد و پرهيزکار باشيد كيد و مكر شياطين و دشمنان شما كوچك ترين ضرري به شما نخواهد زد. اين واقعيّتي است كه خدا در قرآن مي‌فرمايد: «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ‏ كَيْدُهُمْ شَيْئاً » آن ها همه ی آنچه كه ما گفتيم، همه ی آن ها را خوانده بودند؛ با اين ضرباتي كه مي‌گفتند ما وارد بكنيم، مي‌توانيم انقلاب را فلج بكنيم؛ اما «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا» را آن ها نخوانده بودند و نمي‌فهميدند. معجزه ی «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا» را آن ها اَزَش خبر نداشتند «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا» اگر صبر بكنيد. ملّت ما صبر كرد. ملّت ما 17 شهريور را پشت سر گذاشت؛ چهار هزار شهيد در جمعه ی سياه، ميدان ژاله، داد. یک، دو سه روزي رفت يك مقدار افسرده و پژمرده بشود يك ‌باره پيام روح‌ بخش و حركت‌آفرين امام از نجف رسيد همين كه آن پيام آمد دوباره روحي در كالبد هاي افسرده دميده شده و حركت با يك آهنگ خيلي تندي به پيش شروع شد. چهار هزار شهيد؛ آن هم چه شهيداني؛ از پاك ترين جوان هاي ما كه در تهران، توی مدرسه رفاه و علوي و مؤسّسات اسلامي زمان طاغوت تربيت شده بودند و توی خانواده ‌هاي مذهبي متعّهد ساخته شده بودند، آن ها شهيد شدند. آن ضربه نتوانست مردم ما را از حركت باز دارد و ضربات قبل از آن و بعد از آن نتوانست مردم ما را از حركت باز دارد. اين ها آن تجربه‌هاي مكرّر را فراموش كردند؛ خواستند مردم ما را با ضربه‌ هایي كه وارد مي‌كنند از پاي در بياورند؛ نمي‌دانند كه اين مردم، اين مؤمنين، اين مسلمان ها، پيروان انبياء، اين ها كساني هستند كه در سايه ی اين آيات قرآن و كتاب خدا رشد كردند و ساخته شدند[تکبیر نمازگزاران] - ديگر تقاضا مي‌كنم تكبير نگوييد كه عرايض مان در خطبه اول به نتيجه برسد-  و الان برادرها و خواهرها هر چه انقلاب ما به پيش مي‌رود و در سطح جهاني گسترش پيدا مي‌كند دشمنان انقلاب اسلامي ما خشم و عصبانيت شان بيشتر مي‌شود و توطئه ‌ها شان بيشتر مي‌شود و ضربات شان را بيشتر مي‌خواهند به انقلاب ما وارد بكنند. اين مراحلي كه پشت ‌سر گذاشتيم همه ‌اش درگيري و نبرد و جنگ با آمريكا و عواملش بوده،تمام نشده؛ حالا امروز ما به مرحله ‌اي رسيديم كه به لطف خدا انقلاب مان [را] از مرزها صادر كرديم؛ به بيرون كشورمان برديم و انقلاب مان را داريم تا دورترين نقطه ای كه مستضعفين دنيا زندگي مي‌كنند تا آنجا ها پيش مي‌بريم و مستضعفان دنيا را داريم به همراه خودمان عليه مستكبرين بسيج مي‌كنيم. برادرها و خواهرها شنيديد امام مان چه چیزی فرمودند در اين سخنراني ‌هايي كه در ظرف اين هفته چند تا سخنراني هركدام مسائل مهمّي را امام عنوان ‌می فرمودند. در مورد ضرباتي كه ما خورديم، شهداي بزرگي كه ما داديم، امام چي فرمودند؟ امام فرمودند: بله؛ ما شهيد داديم؛ ما شهداي بزرگي داديم؛ ما چهار هزار شهيد در 17 شهريور داديم؛ ما آيت‌الله بهشتي داديم كه باور ناكردني است؛ ما رجائي و باهنر داديم؛ اما با شهيد شدن اين بزرگان و همه ی عزيزان ما در جبهه و پشت‌جبهه آيا ما باختيم؟! يا اين كه با اين شهادت‌ها خيلي چيزهاي عظيم‌تري را ما به دست آورديم؟ شما مي‌توانيد تصور بكنيد اگر شهادت مرحوم شهيد بهشتي نبود كنار زدن بني ‌صدر و کشف این خانه ‌هاي تيمي  منافقين و اين جور متلاشي كردن آن ها براي انقلاب  ما به چه قيمتي تمام مي‌شد و تا چند سال ما گرفتاري‌هاي خيلي بزرگ و عظيمي در درون اين كشور داشتيم و چقدر بايد كار مي‌كرديم تا افكار مردم مان را متوجه نفاق اين ها و متوجه انحراف اين ها و متوجه وابستگي اين ها به آمريكا بكنيم. شهادت مرحوم آيت الله بهشتي و رجائي و باهنر نقشش اين بود كه هرچه آن ها زمينه درست كرده بودند در اين كشور همه را از بين برد.آن چنان نفرت از منافقين و پیکاری ها منحرفين و ستون پنجم در درون مردم ما به‌وجود آورد كه مادرها بچه ‌هاي منحرف شان را مي‌آيند به دادگاه ها معرفي مي‌كنند. مادرها؛ پدرها؛ برادرها؛ مردم؛ همه؛ يك همچنين بُرد عظيمي را ما با از دست دادن بهشتي، بهشتي عزيز مظلوم بدست آورديم و حالا امروز روز مقاومت است ....... «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا» اول صبر؛ صبر در برابر همه ی مشكلات، همه  ی سختي‌ها، ما پس از پيروزي انقلاب مشكلاتي نداشتيم. ما پس از پيروزي انقلاب قحطي و كمبودي نداشتيم. ما پس از پيروزي انقلاب دچار بي ‌ثباتي و نا امني نشديم. درست است كه دارد بني‌صدر و رجبي و آمريكا در دنيا تبليغ مي‌كنند كه ايران يك كشور نا آرام و بي‌ثباتي است. تمام بلندگوهاي شان در سراسر دنيا دارند اين را تبليغ مي‌كنند كه ايران ثبات خودش را از دست داده. ولي با بيان امام مان، عجب عالي امام روشن‌گري مي‌كند و افشاگري مي‌كند و اين دشمنان را در سطح دنيا رسواشان مي‌كند. مملكت ايران با اين كه در اين مرز وسيع و دور و درازش در حال جنگ است، جنگ تحميلي؛ جنگ ملّت ايران با آمريكا؛ در درون كشور هم رئيس‌جمهور و نخست وزيرش را با بمب در آتش مي‌سوزانند اما با ثبات‌ترين كشور روي زمين است ايران. هيچ كشوري از نظر ثبات داخلي و امنيت داخلي الان به ايران ما نمي‌رسد. حتي خود آمريكا هم از نظر امنيت داخلي به ايران ما نمي‌رسد. اين بيان امام مان است. ما سختي نديديم؛ بله تا رفت يك مقدار محتكرين و ستون پنجم و سرمایه‌دارهاي وابسته به آمريكا مردم ما را به زحمت بيندازند رجائي مظلوم شهيد با يك برنامه‌ريزي صحيح، مساله ی اقتصاد ما را حل كرد . توزيع عادلانه، توزيع عادلانه ی كالا، و امروز مي‌بينيم که هر چه هست مواد ضروري غذايي به همه به ‌طور عادلانه مي‌رسد. خب بله؛ يك كشوري كه انقلاب كرده يك كشوري كه دست رد به سينه ی آمريكا زده، منافع آمريكا را در سراسر دنيا به خطر انداخته، شما مي‌خواهيد يك همچنين گرفتاري‌هاي براش پيش نيايد. جنگ هم نداشته باشيم. عواملش در درون ايران بمب‌گذاري نكنند. فحش ندهند. شما اين را انتظار داريد و انتظار داريد که از حالا به بعد ديگه ما هيچ گونه جنگي، درگيري نداشته باشيم. هرگز اين چنين نيست. شما از يك طرف مي‌خواهيد يك كار خيلي عظيم و بزرگي را بكنيد؛ از یک طرف می خواهیدکار عظیم و بزرگی را بکنید. شما مي‌خواهيد به عنوان امت الگو و نمونه، به عنوان يك ملت انقلابي پيش‌تاز امام همه ی ملت‌ها بشويد و همه ی مستضعفين از شما بياموزند و شرّ ستم گران را از سر مستضعفين دنيا كوتاه بكنند با آمريكا در افتاديد و داريد مي‌جنگيد. مي‌خواهيد اين ضربات كوچك هم بر شما وارد نشود. فلذا بايد با آمادگي كامل، مرد و زنِ ما؛ شهري و روستايي ما؛ با آمادگي كامل، برويم دنبال برنامه‌ريزی، برويم دنبال سازندگي، كمبودها را مطرح نكنيم؛ سيمان كم است؛ آهن كم است؛ روغن نباتي كم است؛ چه كمه؛ چه کم است. آقا جنگه، انقلابه، ما كه اين جا ديگه مثل شمال اين كشور از صحنه ی جنگ، از جبهه دور نيستيم. اين جا صداي خمپاره‌ها و گلوله‌هاي توپ بايد به گوش ما برسد.آوارگان جنگي اين جا در كنار ما هستند. ما خودمان و بچه ‌هاي مان هر روز از جبهه برمي‌گردند و خبر جبهه را براي مان مي‌آورند. مسأله ی كمبودها را نبايد مطرح بكنيم و كمبودها را بايد تحمل بكنيم. آقا مگر شما نشنيديد در تاريخ اسلام پيامبر و يارانش در شعب ابو‌طالب سه سال محاصره اقتصادي بودند. چه جور محاصره اقتصادي را آن جا تحمل كردند و تسليم دشمن نشدند و در برابر دشمن به زانو در نيامدند. آن هم، آن محاصره ی اقتصادي. حالا كه ما محاصره ی اقتصادي نداريم. زمان جنگ مي‌بينيم تمام تجهيزات جنگي ما از اين وَر و آن وَر دارد به لطف خدا مي‌رسد. مواد غذايي مان هم همينطور. اين يك مساله.
 مساله ی دوم برادرمان حاكم شرع دادگاه های انقلاب خوزستان ايشان فرمودند كه بايد برويد دنبال سازندگي و به‌خصوص روي  انجمن‌هاي اسلامي تاكيد كردند. بله؛ انقلاب ما اسلامي است و چون اسلامي بود؛ متكي به نيروي ايمان و قرآن و رهبري امام كه تداوم رهبري پيامبر و ائمه بوده، انقلاب ما يك همچنين انقلابي است؛ اسلامي است و تا به حال  هر چه ضربه ‌اي خورديم پس از پيروزي انقلاب، به خاطر اين بوده كه ما مي‌خواستيم اسلاميّت انقلاب مان را حفظ بكنيم. مي‌خواستيم مكتب حاكم بشود. مي‌خواستيم خدا حكومت بكند. براي اين بوده. بهشتي را براي اين كشتند. رجايي را براي اين كشتند. باهنر را براي اين كشتند. برادرها و خواهرها، كارمندان اداري، مسئولين محترم ادارات، مردم ما اين هستند. شهيد دهدشتي از كار برمي‌گشت لباس هايش را عوض مي‌كرد مي‌آمد مسجد نماز مي‌خواند و شانزده ساله هم بود، رفت شهيد شد. شهيد اسكندري كسي بود كه بابايش مي‌گفت نيمه‌شب رفتم پشت درِ اتاقش از شيشه نگاه كردم ديدم ساعت دو  و سه بعد از نيمه‌شب وضو گرفته و دارد راز و نياز مي‌كند. عزيزان ما در جبهه توی سنگرها اين هستند و پشت جبهه امروز دولت ما يك همچين دولتي است دولت مكتبي، دولتي كه در برابر اسلام متعهد است و امروز مسأله ی بازسازي كه مطرح شده لايحه كه بازسازي كه در مجلس مطرح شده و انشاالله هرچه زودتر به اجرا گذاشته بشود آن هم به دنبال همين مسأله است. ادارات روح اسلام درش حاكم باشد. رنگ خدا در ادارات ديده بشود. برخورد با مراجعين؛ تمام برنامه‌هايي كه در ادارات انجام مي‌شود از اسلام گرفته شده باشد و قبل از آن كه ديگران به سراغ ما بيايند و بگويند بايد انجمن اسلامي در اداره تون باشد ما خودمان همه مدعي هستيم، مسلمانیم. بايد انجمن اسلامي را خودمان بوجود بياوريم. انجمن اسلامي را بايد تقويتش بكنيم. بايد رشدش بدهيم. اصلاً بايد همه ‌مان عضو انجمن اسلامي باشيم. اصلاً انجمن اسلامي توی يك اداره، يك عضو و دو عضو داشته باشه يعني چه؟! اداره ای كه همه ی كارمندانش مسلمانند و مجري فرمان امام و حكم خدا هستند خب همه ‌شان انجمن ‌اسلامي‌اند. حالا از ما خواستند که چند نفر به ‌عنوان انجمن اسلامي در ادارات معرفي بشوند و انشاءالله به ياري خدا ثمره ی خون اين شهيدان بزرگ بايد اين باشد كه همه ی ادارات ما هماهنگ با اين مردم انقلابي در خط امام، در خط اسلامِ سازش‌ناپذير قرار بگيرد. خب «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا» اگر صبر بكنيد؛ الان جنگ است. جبهه نياز به نيروي انساني دارد؛ بايد خانواده‌ها صبر بكنند. فرزندان شان را به جبهه بفرستند. جراحت آن ها را بايد تحمل بكنند. شهادت آن ها را بايد تحمل بكنند. دوري آن ها را بايد تحمل بكنند و تحمل بكنيم؛ تا به ياري خدا جبهه‌هاي ما نيرومند باشد. قوي باشد و بتوانند انشاءالله هرچه زودتر اين سپاهيان كفر را تا رسيدن هفته ی انقلاب از سرزمين‌مان، انشاءالله بيرون بكنند. 

و مساله ی ديگر «وَ تَتَّقُوا»، تقوا و پرهيزکاري؛ اگر شما تقوا داشتيد «لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً» تقوا چي است؟ تقواي سياسي. ما تقواي عبادي داريم؛ تقواي اخلاقي داريم؛ تقواي اقتصادي داريم؛ تقواي سياسي داريم«وَ تَتَّقُوا» تقواي سياسي؛ مواظب حرف ‌زدن‌هامان باشيم. مراقب شخصيت‌هامان باشيم. مراقب عناصرگروهك ‌ها باشيم. منحرفين، منافقين، شناسايي‌شان بكنيم. معرفي‌شان بكنيم. اين ها تقواست. تقواي سياسي. در جبهه‌ها تقواي سياسي داشته باشند. اگر مي‌خواهند حمله بكنند از يك ماه پيش به همه نگويند ما مي‌خواهيم حمله بكنيم. طرح حمله داريم. در كجا ما طرح حمله داريم. چطوري مي‌خواهيم حمله بكنيم. پشت‌جبهه اگر يك خانه ی تيمي را شناسايي كرديد نرويد به همه بگوييد كه فلان‌جا خانه ی تيمي است. فلاني و فلاني عضو خانه ی تيمي هستند تا بفهمند و جاي شان را عوض بكنند. اين ها تقواي سياسي است. «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً» نه آمريكا كاري مي‌تواند بكند. نه صدام كاري مي‌تواند بكند. نه اسرائيل كاري مي‌تواند بكند و نه منافقين كاري مي‌توانند بكنند. «إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ»

«بسم الله الرحمن الرحيم»

«والعصر"إن الانسان لفي خسر" إلا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»

 ------------------------------------------------------------- خطبه ی دوم -----------------------------------------------------------------

 بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمین و به نستعین؛ الصلاۀ و السلام علی العبد المؤید ابی القاسم المصطفی محمد «صلی الله علیه وآله المعصومین و لعنۀ الله علی اعدائهم اجمعین» و بعد: و الصلاۀ و السلام علی مولانا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف الحجۀ المهدی «صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین»

چند تا تذكرِ به برادران و خواهران عرض مي‌كنيم:

تذكر اول در مورد جبهه است چون مهمترين مساله در مملكتِ ما امروز مساله ی جنگ است كه ما بايد در اين جنگ  انشاءالله پيروز بشويم. ما به ياري خدا و نصرت خدا، خودِ خدا وعده داده «إِنْ‏ تَنْصُرُوا اللَّهَ‏ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ». اين شما ملّت متشكّلِ مُنسجم و شكست ناپذير و شهيد پرور به ياري خدا قيام كرده‌ايد و خدا هم شما را كمك خواهد كرد و قدم هاي شما را استوار نگه خواهد داشت و انشاءالله پيروز خواهيم شد. امّا خدا مي‌فرمايد: «إِنْ‏ تَنْصُرُوا اللَّهَ‏ يَنْصُرْكُمْ» هرچه شما بيشتر خدا را ياري كنيد پيروزي تان نزديك ‌تر است. هر چه شما بيشتر سرمايه‌گذاري كنيد شكست دشمن تان نزديك‌تر است. و امام فرمودند: فرد بايد فداي جامعه بشود. ما نمي‌توانيم به خاطر اين كه چند نفري يا چندين نفر در جبهه‌ها شهيد مي‌شوند سی و شش ميليون مردم ايران را از دست بدهيم. بله؛ من و امثال من و بزرگتر از ما ها، حتي شهيد بهشتي، امام فرمود: پيامبران هم فدای جامعه‌ها شدند. فرد يا افراد بايد فداي جامعه بشود تا جامعه بماند. تا جامعه ی انقلابي و اسلامي بماند و بنابر اين برادران  عزيز و جوان  ما كه روح ايمان و عشق به شهادت و جهاد، جهاد في‌سبيل‌الله در دل آن هاست حالا كه بحمدلله يك همچنين فرصتي دست تون آمده غنيمت بشماريد و برويد ثبت‌نام بكنيد؛ دوره ببينيد؛ برويد جبهه جبهه‌ها را پر بكنيد. اين روزها برادران بسيج ما دارند آموزش مي‌دهند؛ ثبت ‌نام مي‌كنند و چند روز ديگر مي‌خواهند يك نيروي از اين جا به جبهه اعزام بكنند. انشاءالله كاري بكنيد كه در پيشگاه خدا، در پيشگاه امام زمان و در برابر شهيداني كه تا به حال خون شان را نثار كردند و اين انقلاب را به دست ما دادند سربلند و سرفراز بشويد و انشاءالله به ياري خدا هرچه زودتر پيروز بشويد. مساله ی اول این است.

مسأله ی دوم صندوقي در اين جا باز شده به نام صندوق قرض‌الحسنه؛ البته اين كاري بوده كه چندين سال قبل در قم با اشاره و هدايت امام براي مبارزه با رباخواري و بانك هاي ربوي تأسيس شده بود. صندوق علوي و صندوق تعاون اسلامي كه امروز خيلي نقش مهمي دارد در راه ‌اندازي كار افرادي كه مشكلاتي در زندگي‌هاي شان پيش مي‌آيد اين جا برادران مان پس از ماه رمضان با آمد و رفت‌هايي كه به تهران كردند و با مسئولين تماس گرفتند و آشنايي كه با نحوه ی تأسيس و اداره ی اين بانك پيدا كردند براي رضای خدا، مسئوليّت تأسيس و اداره و نگه داري امانت شما ها را به عهده گرفتند و اين صندوق قرض‌الحسنه را باز كردند. من در اينجا يك آيه ی قرآن و يك حديث خيلي كوتاه عرض مي‌كنم و انشاءالله شما را دعوت مي‌كنم به اين كه اين صندوق‌را هر چه غني‌تر و قوي‌ترش بكنيد. «مَنْ‏ ذَا الَّذى‏ يُقْرِضُ‏ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضاعِفَهُ لَهُ اضْعافًا كَثيرَةً» چه كسي است بيايد به خدا قرض بدهد؟ به خدا؛ اين كه ما به يك بنده ی خدا مسلماني قرض الحسنه مي‌دهيم پسرش مي‌خواهد زن بگيرد؛ پسرش عروسي بكند؛ يا دخترش شوهر بكند؛ يا فرض، خانه‌اش نيمه ‌تمام است بتواند سقفش را بپوشد يا فرض بفرمائيد زنش، بچه ‌اش، مريض است و بتواند معالجه ‌اش بكند اين قرض دادن به خداست ما به او قرض نداديم به خدا قرض داديم «مَنْ‏ ذَا الَّذى‏ يُقْرِضُ‏ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا» چه كسي است كه بیاید به خدا قرض بدهد. قرض نيكو؛ «أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً» خداوند چندين برابر به او بر مي‌گرداند. بله؛ اگر به ربا مي‌داد ممكن بود هر صد توماني ده‌تومن بِهِش بدهند.آن ‌هم چه كاري؛ اعلان جنگ با خدا. اما قرض‌الحسنه مي‌دهد؛ خداوند چندين برابر در دنيا و آخرت به او پاداش مي‌دهد. در روايت پيامبر اسلام مي‌فرمايد كه براي قرض ‌الحسنه هيجده ثواب است اما براي صدقه ده ثواب است. براي اين كه صدقه امكان دارد به دست اهلش نيفتد؛ در دست اهلش قرار نگيرد. اما قرض ‌الحسنه، كسي كه مستحق است و نياز دارد مي‌آيد قرض مي‌كند. اين جا يك موسسه‌اي به نام صندوق قرض‌الحسنه باز شده، تضمين شده هم هست. معتبر است. رسميّت دارد. از نظر دولت رسميّت دارد و حدود يك ميليون تومان از تهران وام بِهِشان دادند براي اين كه روزهاي اول بتوانند كساني كه مراجعه مي‌كنند بِهِِشان پاسخ بدهند. امّا برادران بازاري و امّا برادران فرهنگي، برادران كارمند، خواهرها، شما پول هايتان را كه مي‌خواهيد در خانه‌ها تان نگه داريد بيايید بريزيد در اين صندوق و با خدا معامله كنيد و به خدا قرض بدهيد و بگذاريد برادران متعّهد شما پول هاي شما را با ضمانت، سفته بگيرند؛ ضامن بگيرند؛ هر وقت هم پولتان را خواستيد بتوانيد پول تان را بگيريد. مثل بانك هاي ديگر بتوانيد پولتان را بگيريد. بريزيد پول هاي تان را در اين صندوق تا بتوانند برادران ما وام بگيرند. سرمايه ی كسب و كار درست بكنند. جوان هاي ما بتوانند اقدام كنند؛ زودتر ازدواج بكنند و رفع گرفتاري و مشكل از برادران و خواهران گرفتار ما بشود. اين تذكر دوم.

و تذكر سوم؛ ديروز كه ما در سطح شهر قدم مي‌زديم در بعضي از محلّه‌ها، اين نهرهاي فاضلاب؛ الان فصل تابستان است. هوا گرم است. بچه‌هاي مردم بيشتر مي‌آيند بيرون؛ توی این كوچه و محلّه‌ها با اين خاك و گل و لاي بازي مي‌كنند. تعفن و بوي لجن و كثافاتِ اين فاضلاب ‌ها توليد بيماري مي‌كند. حالا من نمي‌دانم چه طرحي بايد بريزد شهرداري براي اين كه يك مقدار حداقل كم بكند آفات را. اين گل و لاي مقداری كمتر بشود. بعضي‌ها مي‌گفتند: جدول‌بندي بكنند؛ كَفَش را يك  مقدار سيمان بريزند؛ تراز ‌بندي بكنند؛گل و لاي كمتر جمع مي‌شود؛ بوي تعفن را كمتر مي‌كند.  بعضي‌ها مي‌گفتند: روي اين نهر را بپوشانند. علي‌ايّ حال؛ هركاري شهرداري مي‌خواهد بكند یک برنامه ای بریزد که یک مقدار این بو و تعفّن كمتر بشود و توي اين محلِّه‌ها كه آدم در اين شهر دور مي‌زند خيلي زباله زياد ريخته؛ مگس زياد جمع مي‌شود. بچه‌هاي مردم توی اين زباله‌ها مريض مي‌شوند. در شرايطي كه ما اين قدرکمبود دارو و دكتر و بهداري و درمان داريم اولين كاري كه بايد بكنيم مسأله ی بهداشت است كه بايد حفظش بكنيم. بهداشت؛ البته اين مسئوليت قبل از شهرداري و قبل از بهداري و قبل از مقامات مسئول مملكتي به عهده ی خود مردم است. خود مردم بايد سعي كنند بهداشت محله‌شان را حفظ بكنند. زباله‌ها را كمتر توی كوچه ‌ها بريزند ولي مسئولين و بخصوص شهرداري و مقامات مسئول در اين رابطه بايد نقش خودشان را ايفا بكنند.

در پايان از همه ی برادران و خواهران تقاضا مي‌كنيم براي اين كه اين نمازجمعه، اين سنگر دشمن‌شكن بهره ی بيشتري اَزَش برده بشود و محتواي بيشتري پيدا بكند هر پيشنهاد يا تذكري كه دارند بنويسند به ستاد نمازجمعه - برادرمان آقاي گندمي-  بدهند تا انشاءالله ما بتوانيم از راهنمايي ‌ها و يادآوري‌ هاي شما در بهبود و بالا بردن محتواي برنامه‌هاي نمازجمه استفاده كنيم.

«بسم الله الرحمن الرحيم»

«إذا جاء نصرالله والفتح" و رأيت الناس يدخلون في دين الله أفواجا" فسبّح بحمد ربّك و استغفره إنه كان توّابا»