شهید سید محمد تقی شاهچراغ: هدف و مقصودم از جبهه آمدن این است: 1- رضای حق 2- لبیک به ندای امام امت امید مستضعفان جهان 3- آزادی کربلا 4- تکلیف شرعی را اداء کرده باشم... با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید.

مصاحبه با آقای مسعود معتمدی

shahidan- 01

متن ذیل محصول گفت وگو با آقای مسعود معتمدی مسئول انجمن میراث فرهنگی شهرستان رامهرمز می‌باشد که به بیان خاطراتی پیرامون ویژگی‌های اخلاقی شهید حجت الاسلام و المسلمین موسوی دامغانی [نماینده ی مردم رامهرمز در مجلس شورای اسلامی] پرداخته‌اند. شایان ذکر است این مصاحبه در سال ۱۳۹۲ هجری شمسی صورت پذیرفته است و پس از تنظیم و پاره‌ای تغییرات تقدیم خوانندگان محترم می‌گردد.

-    لطفاً ضمن معرّفی، اگر خاطره‌ای از شهید موسوی دامغانی دارید، بیان نمایید.

اینجانب مسعود معتمدی و متولّد سال ۱۳۳۸ هجری شمسی می‌باشم.

یک روز در گرمای شدید خوزستان با استفاده از ابزار معمولی در حال ریختن آسفالت و تسطیح آن بودیم؛ یعنی کاری فوق حدّ طاقت؛ چون از یک طرف گرمای هوا و از طرف دیگر داغی آسفالت به گونه‌ای کارگران بیچاره را کلافه کرده بود که بندگان خدا مجبور شده بودند پاهای شان را تا قسمت زانو ببندند تا شاید از شدّت حرارات در امان بمانند. در این وضعیّت سخت و دشوار به یکباره متوجّه شدیم آقای دامغانی آمده‌اند تا به کارگرها سر بزنند و حال شان را بپرسند. ایشان وقتی آمدند با همان روحیّه ی خوب همیشگیِ شان شروع کردند به سلام و علیک باکارگرها امّا متوجّه شدند شرائط سخت کار، توانی برای کارگرها باقی نگذاشته است.ایشان تا این وضعیّت را دیدند، پرسیدند: چرا این طوری آسفالت می‌ریزید؟! که برخی جواب دادند: آقا؛ وقتی دستگاه نداریم، مجبوریم این طوری کار کنیم!. فرمودند: خُب بگیرید و استفاده کنید. من گمان می کنم اصلاً نمی دانستند شهرداری رامهرمز دستگاه استانداردی که برای آسفالت مناسب باشد را در اختیار ندارد. کسی گفت: آقا؛ قیمت دستگاه صد هزار تومان است! آقای دامغانی جواب دادند: اشکال ندارد، بگیرید من پولش را می‌دهم. به برکت همین کلام و اقدام ایشان، یک دستگاه مناسب و خوب آسفالت برای رامهرمز خریداری شد که این دستگاه هنوز هم در اختیار شهرداری قرار دارد و مورد استفاده قرار می‌گیرد.

-    اگر ممکن است مقداری هم از علاقه ی مردم رامهرمز نسبت به ایشان بگویید.

مردم رامهرمز به سادات خیلی علاقه دارند امّا علاقه شان نسبت به آقای دامغانی متفاوت است؛ یعنی کلّاً به دو تا روحانی خیلی دلبسته‌اند: یکی شهید دامغانی و دیگری شهید رایگانی؛ - البته شجاعت آقای دامغانی خیلی بیش‌تر بود - خلاصه این که مردم شهر و روستا شهید دامغانی را رامهرمزی حساب می‌کنند.

این نکته را هم در پایان بگویم: با توجّه به این که در سال‌های ابتدایی انقلاب گروه های سیاسی فراوانی در رامهرمز وجود داشتند که زمینه ی حضور  و فعّالیّت برخی از جریانات ناسالم را در شهر ایجاد کرده بودند امّا وقتی آقای دامغانی آمدند با شجاعت، دانش و در اختیار داشتن اطّلاعات کافی به گونه‌ای ریشه ی این افکار را از بین برده و خنثی کردند که حتّی اثری از آن‌ها باقی نماند.

-    با تشکّر از این که در این گفت و گو شرکت کردید و مطالب خوبی را مطرح نمودید.